http://www.kanoonm.com/1681

 

 

جنبش کارگری ترکیه و تشکل های سراسری

بخش(6)

آشنایی با برخی اتحادیه‌های کارگری ترکیه

 

کانون مدافعان حقوق کارگر

 

کنفدراسیون ملی اتحادیه‌های کارگری (MISK)

در سال 1970 کنفدراسیون ملی اتحادیه‌های کارگری “میسک” تاسیس شد. هر چند حمایت‌های دولت را تا سال 1975 داشت، اما در جذب کارگران موفق نبود. (1)

 

کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری ترکیه(Türk İş)

کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری ترکیه (ترک- ایش) بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین اتحادیه‌های کارگری در ترکیه است و در سال 1952 پس از تدوین اولین قانون اتحادیه‌های کارگری در سال 1947، تشکیل شد. تاسیس این کنفدراسیون در دوران جنگ سرد با توجه به اصول اتحادیه آمریکا بود. این کنفدراسیون دارای 34 اتحادیه‌ی وابسته است. خط مشی سیاسی “ترک ایش” نسبت به سایر اتحادیه‌ها لیبرال‌تر است. درآن اتحادیه‌های کارگری سوسیال دموکرات، لیبرال و ناسیونالیست عضو هستند. “ترک ایش” دارای باورهای اسلامی و با اتخاذ سیاست‌های طرفداری از اروپا، به دنبال آن است که به بخشی از جنبش بین‌المللی کارگری تبدیل شود. مواضع این اتحادیه ترکیبی از سیاست‌های میانه‌روی در مقابل دولت در کنار حمایت از منافع اعضایش است.

 

هاک (Hak-İş )

در سال 1976 تاسیس شد و دارای 17 اتحادیه‌وابسته است تا پایان سال 1990 این کنفدراسیون کوچک بود، با این حال در دولت اردوغان در برابر “ترک ایش” تقویت شده است."هاک ایش"نیز دارای گرایشات اسلامی است.

 

کنفدراسیون اتحادیه‌های پیشرو ترکیه

کنفدراسیون اتحادیه‌های انقلابی کارگری ترکیه(DISK)

دیسک مخففDevrimci İşçi Sendikaları Konfederasyonu می‌باشد که یک اسم بومی به زبان ترکی است. دیسک در زمانی تاسیس شد که حقوق و آزادی‌های نسبتا گسترده‌تری در قانون اساسی در سال 1961 برای دفاع از حق کارگران برای چانه زنی جمعی و اعتصاب و جنبش‌های انقلابی و سوسیالیستی در عرصه سیاسی به رسمیت شناخته شد. دیسک در سال 1967 با شرکت نمایندگانی از اتحادیه‌های مختلف تاسیس شد همه این اتحادیه‌ها تا آن زمان وابسته به “ترک ایش” بودند، به جز Gida-İş که مستقل بود.

دیسک یکی از چهار مرکز عمده اتحادیه‌های کارگری ملی در ترکیه است و به عنوان یک اتحادیه منشعب از کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری ترکیه تاسیس شد و بیش از 327.000 عضو دارد و به کنفدراسیون اتحادیه کارگری بین‌المللی و کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری اروپا وابسته است. در واقع، به جز یک نفر، بقیه بنیانگذاران از بنیانگذاران حزب کارگران سوسیالیست ترکیه در سال 1961 بودند.

اولین گردهمایی دیسک کمپین "جنگ علیه گرسنگی" در استانبول در تاریخ 15 ژوئن سال 1967بود. توسط سازمان‌های دانشجویی و با هدف ایجاد یک صندوق همبستگی به کمک اتحادیه‌های کارگری بزرگتر بود و قطعنامه‌ای در این متینگ و کنگره برای حمایت از اتحادیه‌های کوچکتر تصویب کردند. در سال 1967، شش اتحادیه (Turizm-İş, Kimya-İş, Bank-İş, EMSIS, TADSIS, Gaziantep Tekstil)، به اتحادیه دیسک ملحق شدند،که در مجموع تعداد اعضای آن به 65 هزار و هفتصد و سی رسید.

در سال 1970 حزب عدالت (AP) و حزب جمهوری خواه خلق (CHP) پیش‌نویس قانونی را به پارلمان ارائه کردند که وجود هر گونه کنفدراسیون به غیر از “ترک ایش”، را به خطر می‌انداخت. هیات مدیره دیسک در 3 ژوئن 1970 تصمیم به تشکیل کمیته‌های مقاومت مطابق با حق مقاومت در قانون اساسی گرفت. از مارچ تا 15 ژوئن، 16 تن ازکارگران شاغل که توسط دیسک سازماندهی شده بودند، کار را متوقف و از کارخانه خارج شدند. با اعلام حکومت نظامی در استانبول در شب 16 ژوئن این عمل به پایان رسید. رهبران دیسک و تعداد زیادی از کارگران دستگیر و در دادگاه نظامی محاکمه شدند.

کنفدراسیون تا پایان سال 1972 تعداد 88 هزار ششصدوپنجاه عضو داشت. بعد از کودتای نظامی مارچ 1971 رهبران دیسک دستگیر شدند و فعالیت کنفدراسیون به طور قابل توجهی کند شد، اما به خاطر فعالیت بقیه اتحادیه‌های عضو روز به روز به تعداد اعضای آن اضافه شد و در سال 1973 تعداد کارگران عضو آن به 270 هزار نفر رسید. در دوره پس از کنگره پنجم در 23-24 ماه می‌هر روز محبوبیت دیسک افزایش یافت.

اول ماه مه 1977 تظاهرات سازماندهی شده توسط دیسک حتی بزرگتر از سال قبل بود، اما این تظاهرات صلح‌آمیز با یک حمام خون به پایان رسید و افراد ناشناس به روی جمعیت راه پیمایی کننده آتش گشود و 35 نفر کشته شدند.

در سال 1978 دیسک به مناسبت اول ماه مه دوباره در میدان تقسیم تجمعاتی را سازماندهی کرد و به رغم حوادث خونین سال گذشته تجمعی بسیار عظیمی بوجود آمد. در سال 1979 حکومت نظامی دراستانبول گسترش یافته بود و جشن اول مه ماه در ازمیر برگزار شد، در حالی که در سال 1980 جشن کاملا ممنوع اعلام شد. در 22 ژوئیه 1980، بنیان‌گذار دیسک در مقابل خانه‌اش در استانبول کشته شد. دادستان عمومی ادعا کرد که شبه نظامیان جناح راست اقدام به قتل کرده‌اند، اما به عاملان قتل در دسامبر 2010 به علت گذشت زمان، حکم بسیار کمی داده شد.

بعد از کودتای نظامی 1980 به شدت فعالیت‌های اتحادیه‌ای محدود شد و دولت نظامی چانه‌زنی جمعی را تا ماه مه سال 1984 ممنوع کرد. پس از12 سپتامبر 1980 شورای امنیت ملی فعالیت‌های دیسک و اتحادیه‌های وابسته به آن را به حالت تعلیق درآورد. دارایی‌های آنها مصادره و تحت اختیار دولت قرار داده شد. 52 نفر از رهبران دیسک بازداشت و محاکمه شدند و برای آنها تقاضای مجازات اعدام کردند. اتهام آنها "اقدام به تخریب حکومت قانون اساسی" بود.. در سال 1986 دادگاه نظامی 1.477 نفر از اعضای دیسک را محاکمه کرد. دادگاه 264 نفر از اعضای اتحادیه‌های کارگری را به احکام بین پنج سال و شش ماه تا 15 سال و هشت ماه زندان محکوم کرد. حکم ممنوعیت دیسک به دادگاه تجدید نظر رفت و در سال 1991 دادگاه نظامی دیوانعالی کشور این حکم را ملغی کرد و رهبران اتحادیه تبرئه شدند و پس از یک دوره 12 ساله دیسک قادر به ادامه فعالیت خود شد.

هشتمین مجمع عمومی دیسک در 19-22 ژانویه 1992 برگزار شد. تا سال 1994 دیسک 16 وابسته و 14شاخه داشت که 10 درصد از کارگران در آن عضو بودند.  در حال حاضر 25 اتحادیه عضو دیسک هستند با 330 هزارعضو، دیسک دارای 11 دفتر نمایندگی در بلژیک (دفتر نمایندگی اروپا)، آنکارا، آدانا، ازمیر، بورسا، آنتالیا، ادرنه، دیاربکر، سامسون، ایزمیت و غازی عینتاب است. (*)

به طور کلی می‌توان گفت که در "دیسک" اتحادیه‌های سوسیال دموکرات و لیبرال و ملی وجود دارد. این تشکل فعالیت‌های سازمانی منحصر به فردی در صنعت نساجی ترکیه دارد. همچنین با دو شرکت خارجی کره‌ای و بلژیکی نیز درحال بستن قرارداد دسته جمعی هستند و در برخی دیگر از شرکت‌ها نیز این کنفدراسیون فعال است.

بورسا یکی دیگر از مناطق بزرگ نساجی ترکیه است. بزرگترین بخش نساجی در بورسا 38درصد از اقتصاد ترکیه و 25 درصد از نیروی کار را در خود دارد. در این منطقه نیز این کنفدراسیون (دیسک) توافق‌نامه‌های جمعی دارند که 850 کارگر را پوشش می‌دهد که یکی از شرکت‌های طرف بریتانیایی است. در سال 2001، ترکیه با یک بحران بزرگ اقتصادی مواجه شد و به ویژه در بخش نساجی، شرکت‌های نساجی نمی‌توانستند با محصولات وارداتی چین، پاکستان و اندونزی رقابت کنند و این سبب شد که اتحادیه‌های کارگری در این بخش عقب‌نشینی کنند. در نتیجه کارگران این بخش از امتیازات بسیاری محروم شدند.

تشکیل اتحادیه در این منطقه مخفیانه انجام می‌شود و زمانی که کارفرما مطلع می‌شود کارگران مجبور به استعفا می‌شوند و تبلیغات شدیدی علیه اتحادیه‌ها وجود دارد.

دیسک در ای تی یو سی و کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری اروپا عضو است.

در جریان مذاکرات اتحادیه اروپا و ترکیه مصاحبه‌ای با مشاور و مدیر روابط بین‌الملل، کنفدراسیون دیسک"، انجام شد. این مصاحبه می‌تواند تا حدودی رویکردهای این کنفدراسیون را نشان دهد:

وی در تعریف رابطه بین حقوق کارگران و دموکراسی چنین می‌گوید:

دموکراسی سیستمی است که در آن تمام بخش‌های جامعه می‌توانند خود را نشان دهند. در یک دموکراسی توسعه یافته، نمایندگی گروه محروم از جمله کارگران مهم است. مردم از ریشه‌های مختلف قومی، جنسی، مذهبی، ارزش‌ها و خواسته‌هایشان را در جنبش‌های کارگری به اشتراک می‌گذارند. به همین دلیل، توجه به حقوق کارگران برای دموکراسی بسیار مهم است.

حقوق کارگران و دموکراسی مکمل هم‌اند. اگر کارگران به حقوق خود دست یابند، دموکراسی می‌تواند موفق و تثبیت شود. وی موفق‌ترین استراتژی و تاکتیک "دیسک" را برای ترویج حقوق کارگران، اطلاع‌رسانی عمومی حقوق کارگران و تظاهرات عنوان می‌کند. همین طور همبستگی بین‌المللی را به ویژه در پاسخ به شرکت‌های چند ملیتی، یک تاکتیک جدید و مهم می‌داند و می‌گوید که "دیسک" برای این اعمال بر کارگران تکیه می‌کند.

از وی سوال شد که نقش "دیسک" در جنبش کارگری چگونه با محیط در حال تغییر سیاسی تکامل یافته است؟ وی این گونه پاسخ داد: در ترکیه همه دولت‌ها، از جمله حزب عدالت و توسعه (AKP) سیاست‌های نئولیبرالی را اجرا کرده‌اند. مبارزات "دیسک" در مقابله با سیاست‌های نئولیبرالی است. این سیاست‌ها حقوق اجتماعی را تضعیف می‌کند. هر چند ممکن است تاثیر فعلی این سیاست در امنیت اجتماعی، مراقبت‌های بهداشتی، آموزش و پرورش و قانون کار تا حدی دیده شود.

"دیسک" بزرگترین چالش فعلی جنبش کارگری در ترکیه را خصوصی‌سازی سیستم مراقبت‌های بهداشتی، تضعیف شرایط کاری کارمندان دولتی، بیکاری، نبود، ایمنی کار و عدم رعایت حق آزادانه سازماندهی به صورت جمعی، حق اعتصاب، و حقوق مهم کار مطابق با استانداردهای سازمان بین‌المللی کار می‌داند. از نظر "دیسک" جنبش کارگری تنها در صورتی می‌تواند خود را با شرایط جدید کاری و توهین‌آمیز نئولیبرالی تطبیق دهد که بتواند شیوه سازماندهی و ساختار سازمانی و روش‌های فعالیتش را تغییر دهد و معتقد است جنبش‌های کارگری سنتی در این زمینه چندان موفق نیستند.

در اصول "دیسک"، ایجاد یک جنبش کارگری بین‌المللی واقعی برای بهبود حقوق کار ضروری شمرده شده و "دیسک"مبارزه‌ی صنفی را برای رسیدن به حقوق کامل کارگران کافی نمی‌داند و معتقد است که مبارزه سیاسی آن را تکمیل می‌کند و کارگران باید از تمام حقوق دموکراتیک برخوردار شوند.

 

کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری بخش عمومی» (KESK)KESKIN AGENCY

اتحادیه خدمات عمومی در سال 1992 تاسیس شد. در نوامبر 1995 با حضور 500 نماینده از 28 اتحادیه در آنکارا " کنفدراسیون کارمندان دولتی اتحادیه‌های کارگری "کَسک" تاسیس شد. و در اوت سال 1996 در مجمع عمومی عادی خود تصمیم گرفت تا از ICFTU و ETUC درخواست عضویت نمایند.

در اساسنامه این کنفدراسیون آمده است که : “کَسک” معتقد به مبارزه برای دموکراسی و آزادی‌بخشی از طریق گسترش آگاهی در جنبش اتحادیه‌های کارگری است و معتقد است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین بین‌المللی، اسناد و قراردادهای ناشی از آنها امکان تحقق بخشیدن به آزادی و حقوق کامل"، وجود دارد. این اتحادیه مخالف جنگ و طرفدار صلح پایدار از طریق مقابله با حکومت‌های سرکوبگر فاشیسم، امپریالیسم، نژادپرستی و شوونیسم و مبارزه‌ی مشترک برای ایجاد رسیدن به صلح، آزادی، برابری و عدالت است.

معتقد به همبستگی بین‌المللی کارگران و ایجاد اتحادیه‌های آزاد کارگری است. چانه‌زنی جمعی و اعتصاب را از حقوق همه کارگران برای تامین امنیت شغلی، بهبود شرایط فیزیکی کار و نظارت به منظور کاهش حوادث شغلی و پیشگیری از بیماری‌های شغلی، گسترش بیمه و ... می‌داند. توجه به مسایل زیست محیطی و حفاظت از محیط زیست تاریخی و فرهنگی در فرایند تولید یکی دیگر از اهداف این اتحادیه است. معتقد است که کارگران باید در فرآیند تولید کالا و خدمات، اداری و غیره مشارکت داشته باشند و در تمام مراحل، ارائه کنترل کارگری سبب بهبود روند تولید و ایجاد ثروت اجتماعی می‌شود و معتقد است که توزیع آن به نفع زحمتکشان باید باشد.

معتقد به برابری و آزادی ملت‌ها است و برای آن تلاش می کند. در زمینه روابط درونی معتقد به مشارکت فعال تمام اعضای اتحادیه بر اساس سانترالیسم دموکراتیک است.

"مخالف هر گونه تبعیض جنسی، مذهبی، قومی و نژادی و سنی است. مجمع عمومی بالاترین ارگان تصمیم‌گیری است که هر 2 سال تشکیل می‌شود. تعداد نمایندگان در مجمع‌عمومی 500 نفراست. کمیته اجرایی مرکزی 11 نفر است که توسط مجمع‌عمومی انتخاب می‌شوند و شامل رئیس، دبیر کل، مسئول امور مالی، تشکیلات، آموزش، حقوق بشر و محیط زیست، دبیر روابط بین‌الملل، روابط عمومی، قراردادهای دسته‌جمعی، دبیر حقوقی و مسئول امور زنان می‌باشند.

این اتحادیه در زمینه آموزش با اتحادیه‌های بین‌المللی همکاری نزدیکی دارد. به خصوص با اتحادیه‌های نروژ، المان و سوئد. در شهرهای مختلف از سال 1990 تا 1996 حداقل 36 کارگاه آموزشی در زمینه حقوق کار و... برگزار کرده است.

این اتحادیه در فراخوانی به اعضا روز 18 اوریل خواستار اعتراض ملی برای تضمین حق قرار داد دسته‌جمعی شد که در روند مذاکرات از طرف دولت رعایت نمی‌شد. در تاریخ 13 اوریل 1996 دولت ترکیه اعتصاب کارگران بخش عمومی را ممنوع اعلام کرد و در تاریخ 18 اوریل اعضای هیئت مدیره سندیکا توبیخ شدند. این اعتراضات تا ماه‌ها ادامه داشت و با اعتراض گسترده‌ی کارمندان دولت در استانبول در 8 ژوئن برگزار شد. پلیس به مردم اعتراضی حمله کرده و بیش از دو هزار نفر بازداشت شدند. این بازداشت انعکاس گسترده‌ای در افکارعمومی ترکیه و جهان داشت.

این پرونده به پارلمان اروپا هم کشیده شد و از سال 2000 تا سال 2008 بررسی آن طول کشید و هشت قاضی در دادگاه دولت ترکیه را برای رعایت نکردن ماده یازده، حقوق آزاد پایه‌ای محکوم کردند. این پرونده از جانب دولت ترکیه پیگیری نشد و در 12 آوریل 2009 در پارلمان اروپا بسته شد و دولت ترکیه خسارت وارده را به اتحادیه پرداخت کرد.

جنبش کارگران انقلابی (DIH)

در سال‌های اخیر تشکل‌های کارگری دیگری نیز در ترکیه تشکیل شده است، از جمله می‌توان به جنبش کارگران انقلابی (DIH) اشاره کرد. دی‌ای اچ یا جنبش انقلابی کارگران ترکیه در اواخر سال 2012 با شعار اشغال، استقلال و خودگردانی مدیریتی بنیان گذاشته شد. عملکرد این نهاد را می‌توان در اشغال چندین کارخانه مانند کازوف، گریف، زنتیوا، فنیش، موداساکس، رنو و شیشچم تاپکاپی دید. آنان اشغال را زیربنای اقتصاد مشارکتی می‌دانند که معتقدند که کارگران می‌توانند در ساختار تولید شرکت کنند و مزد و سود یکسان بگیرند. (1)

این جنبش بیشتر گرایشاتی را نمایندگی می‌کند که معتقدند در شرایط موجود جنبش اتحادیه‌ای توان گرفتن امتیازات بیشتر را ندارد و کارگران باید علیه سیاست‌های نئولیبرالی متشکل شده و فعالیت کنند.

به طور نمونه کارگاه ولیدی کازوف در تاریخ 27 فوریه 2013، چهار کارگر خود را بدون پرداخت مزایا و حقوق عقب افتاده اخراج کرد. کارگران تولیدی کازوف از تاریخ 28 ژوئن این کارگاه را اشغال کرده و خود به تولید پرداختند که تا به امروز این تولیدی به کارش ادامه می‌دهد. (2)

شعار اصلی جنبش کارگران انقلابی این جمله‌ی معروف گرامشی است که می‌گوید هژمونی در کارخانه متولد می‌شود. این نگاه و فعالیت بعد از بحران مالی 2008 گسترده‌تر شده است. نمی‌توان تاثیر بهار عربی را بر این جنبش نادیده گرفت. (3)

 منابع و زیرنویس‌‌ها:

*اتحادیههای کارگری زیرمجموعه دیسک:

 

Turkish name

Sector

Chair

Gıda-İş

nutrition

Celal Ovat

Basın-İş

press

Mustafa Yamak

Birleşik Metal-İş

metal

Adnan Serdaroğlu

Dev Maden-Sen

mine workers

Tayfun Görgün

Dev Sağlık-İş

health

Arzu Çerkezoğlu

Dev Turizm-İş

tourism

Mustafa Safvet Yahyaoğlu

Devrimci Yapı-İş

construction

Dursun Açıkbaş

Emekli-Sen

pensioners

Veli Beysülen

Enerji-Sen

energy

Ali Duman

Bank-Sen

banks

Önder Atay

Cam Keramik-İş

glass-pottery

Mehmet Turp

Tümka-İş

paper

Ergün Tavşanoğlu

Lastik-İş

petrol, chemical, tires

Abdullah Karacan

Limter-İş

shipyards

Kamber Saygılı

Nakliyat-İş

transport

Ali Rıza Küçükosmanoğlu

Sine-Sen

film

Zafer Ayden

Sosyal-İş

social

Metin Ebetürk

Tekstil

textile

Rıdvan Budak

Genel-İş

general

Erol Ekici

1_ Kazova, Greif, Zentiva, Feniş, Moda Socks Factory, Renault, and Şişecam Topkapı

2-http://vimeo.com/75978032

3- http://www.globalresearch.ca/workplace-occupations-in-turkey-response-to-

neoliberal-authoritarian-rule/5378667

Description: http://www.akhbar-rooz.com/user/albums/a_0002/img_7192.jpg  قتل عام کارگران ترکیه در اول ماه مه 1977 میدان تقسیم استانبول  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنبش کارگری ترکیه و تشکل های سراسری

بخش(7)

اعتراضات کارگری و اقدامات مشترک اتحادیه‌های کارگری در ترکیه

کانون مدافعان حقوق کارگر - همان گونه که دیدیم در ترکیه اتحادیه‌ها و تشکل‌های  مختلف به هم پیوسته و کنفدراسیون‌ها و فدراسیون‌های مختلفی تشکیل شده است که فعالیت‌های کارگران یک واحد تولیدی یا واحدهای مختلف کارگری را با هم هماهنگ و هم راستا می‌کند. از سوی دیگر در سطح وسیع‌تر نیز میان این تشکل‌های سراسری صنفی، اتحاد عمل‌هایی نیز وجود دارد. به دلیل وجود این تشکل‌ها امکان پیوستن و هماهنگی و همراهی با تشکل‌های سایر کشورها نیز بوجود آمده است. در زیر به برخی از اتحادعمل‌ها و اعتصابات اشاره می‌کنیم و خواهیم دید که به رغم این که تمام این تشکل‌ها و فدراسیون‌ها و کنفدراسیون‌ها مترقی نیستند اما همراهی آنان چه دست‌آوردهایی برای کارگران داشته است.

برگزاری جشن اول ماه مه و به رسمیت شناخته شدن اول ماه مه به عنوان تعطیل رسمی، یکی از خواسته‌هایی است که سندیکاهای کارگری ترکیه بر روی آن توافق دارند و توانسته‌اند حول این خواسته اقدام مشترک انجام دهند. در تمام این سال‌ها سندیکاهای ترکیه از برپایی جشن اول ماه مه به طور علنی در خیابان‌های شهرها، به عنوان محملی برای فعالیت مشترک و هماهنگ میان تشکل‌های کارگری مختلف استفاده کرده و به این ترتیب هزاران کارگر به خیابان‌ها آمده‌اند؛ البته بهای سنگینی نیز برای این مساله پرداخته‌اند اما دست‌آوردهایی نیز داشته‌اند.

نخستین بار جشن اول ماه مه در سال 1911 در دوران امپراتوری عثمانی، توسط کارگران بندر و کشتزارهای پنبه بر پا شد و پس از آن هر ساله این جشن برگزار می‌شد تا اینکه در سال 1923 اول ماه مه به رسمیت شناخته شد. در سال 1924 برگزاری مراسم در این روز از طرف حکومت وقت غیرقانونی اعلام شد. در سال 1976 با تشکیل سندیکاهای کارگری، جشن اول ماه مه با هماهنگی "دیسک" با حضور تعداد زیادی از کارگران در میدان تقسيم استانبول برگزار شد. اول ماه مه سال 1977 بسیار خونین بود. در این سال جشن روز جهانی کارگر با حضور بیش از 500 هزار نفر در میدان تقسيم استانبول با سرکوب گسترده پلیس مواجه شد و 34 کارگر جان خود را از دست دادند. در سال 1979 از طرف "امنیت ملی ترکیه" برگزاری مراسم اول ماه مه غیر قانونی اعلام شد و با اعلام حکومت نظامی و منع عبور و مرور تلاش کردند تا کارگران نتوانند مراسم را برگزار کنند. بار دیگر در سال 1981 جشن اول ماه مه خونین شد و یک کارگر جان خود را از دست داد. در سال 1996 با وجود ممنوعیت اجرای مراسم٬ 150 هزارکارگر در اعتراض به این ممنوعیت تجمع کرده و سه کارگر دیگر جان خود را از دست دادند. به دنبال اين سرکوب و کشتار کارگران، یک اعتراض عمومی در میدان‌های تقسیم وکادکوی به وجود آمد که در پی آن دولت تا سال 2005 هر نوع تجمع در میدان کادکوی را غیرقانونی اعلام کرد. سال 2006 کارگران در همین میدان بار دیگر مراسم اول ماه مه را برگزار کردند. در سال 2007 باز هم تظاهرات اول ماه مه با سرکوب پلیس همراه شد که در نتیجه صدها کارگر زخمی و 700 نفر بازداشت شدند. سال 2008 مذاکرات سندیکاها با دولت برای گرفتن مجوز نتیجه نداد و کارگران بدون مجوز تظاهرات کردند و بار دیگر سرکوب شدند.

در سال 2009 یک کمپین بین‌المللی در حمایت از این خواست کارگران ترکیه، از سوی سندیکای مواد خوراکی، رستوران‌ها و میهمان‌خانه‌‌های آلمان در شهر دورتموند تشکیل شد. سندیکاهایی از اسپانیا، ایتالیا، آمریکا، کانادا و آلمان از این کمپین حمایت کردند و سندیکاهای وابسته به "تُرکیش" و "دیسک" نیز به این کمپین پیوستند. هدف کمپین جمع آوری ده هزار نامه و امضای اعتراضی و ارسال آن به نخست‌وزیر ترکیه و استاندار استانبول بود تا برپایی آزادانه‌ی جشن اول ماه مه در میدان تقسیم را به رسمیت بشناسند و قرار شد از روز 30 آوریل تا 2 ماه مه 2009 هیاتی مرکب از 30- 35 نفر از فعالین کارگری اروپا به استانبول سفر کنند و بر روند برپایی جشن اول ماه نظارت داشته باشند... (1) سرانجام در اثر فشار اتحادیه‌های کارگری روز جهانی کارگر در سال ٢٠١٠ به عنوان روز تعطیل رسمی اعلام شد. مقایسه‌ی تطبیقی برگزاری جشن اول ماه مه در ایران و ترکیه نیز می‌تواند بسیار آموزنده باشد.

در سراسر دهه‌ی 1990 اعتصابات و اعتراضاتی علیه سیاست‌های سرکوبگرانه‌ی دولت، ریاضت اقتصادی، اصلاحات آموزش و پرورش، خصوصی‌سازی، افزایش دستمزدها و ... انجام شد. از جمله پلاتفرم کار که در سال 99 از طرف دیسک ،کسک،‌هاک ایش، ترک ایش و اتحادیه کارمندان دولتی تشکیل شد. اتحادیه پزشکان ترک، اتحادیه اتاق‌های مهندسی نیز به آن پیوستند و در جولای 99 در میدان کیزیل‌ای آنکارا تظاهرات 400 هزار نفری برگزار کردند. این اتحاد و همبستگی از سال 2001 منفعل شد و همکاری دیسک و کسک و (TTB ,TMMOB) جای آن را گرفت.

از دیگر فعالیت‌های مشترک این دهه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: جولای سال 1993 اعتراضات سازمان یافته‌ای علیه قتل‌عام روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان "قتل عام سیواس،" رخ داد و در ژوئیه اعتراض گسترده‌ای از طرف اتحادیه عمومی کارکنان دولت در مخالفت با میزان افزایش کم دستمزدها انجام شد و ماه اکتبر اعتراض جمعی در مخالفت با 12درصد افزایش حقوق صورت گرفت.

ژانویه 94 اعتراض اتحادیه‌های کارمندان دولت برای حق اعتصاب و چانه زنی جمعی و افزایش حقوق و دستمزد رخ داد و اول ماه می‌اعتصاب غذای سه روزه در آنکارا و راهپیمایی 30 هزار کارمند دولت در مخالفت با سیاست دولت در مورد ندادن حق اعتصاب و قرارداد دسته‌جمعی که با حمله پلیس تعدادی از فعالان اتحادیه‌های کارگری بازداشت شدند. دولت خواسته‌های کارگران را پذیرفت و معاون نخست وزیر استعفا داد.در ماه جولای و دسامبر 1994 اقدام مشترک و اعتصاب عمومی “ترک ایش”، "دیسک"، "هاک ایش، و KÇSP، پس از اعلام بسته ریاضت اقتصادی دولت رخ داد. در ماه مارس 1995 اعتصاب گسترده کارکنان دولت صورت گرفت. در جریان این اعتصاب در 15 و 16 ژوئن بیش از 150 هزار نفر در مرکز آنکارا چادر زده و دست به اعتصاب غذا زدند که منجر به اصلاح قانون اساسی و اعطای حق تشکل و مذاکره دسته جمعی به کارگران بخش دولتی شد...

این اعتراضات در دهه‌ی بعد هم ادامه یافت.                          

این اعتراضات در واقع علیه خصوصی‌سازی‌ها و اجرای سیاست‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول بود که سبب از میان بردن امنیت شغلی، تعدیل نیرو و کاهش دستمزدهای کارگران می‌شد.

در اوایل سال 2008شرکت دخانیات دولتی ترکیه تکل به شرکت انگلیسی آمریکایی «تاباکو» (بات) به مبلغ 1.1 میلیارد پوند فروخته شد. صاحبان انگلیسی – آمریکائی جدید شرکت، در دسامبر سال 2009 حدود 10 هزار کارگر را اخراج کردند. کارگران نیز ساکت ننشسته و دست به اعتصاب زدند. دولت به کارگران اخراجی دخانیات پیشنهاد کرد که به مدت 11 ماه چهل درصد حقوق‌شان را پرداخت کند.

در تاریخ ۵ دسامبر، در مراسم افتتاحیه‌ای که با حضور اردوغان برگزار می‌شد، کارگران تکل، به اتفاق خانواده‌هایشان به طور غیرمنتظره حاضر شده و از اردوغان خواستند آنچه را که قرار است برای آن‌ها رخ دهد اعلام کند. آنها شعار دادند:"کارگران تکل منتظر خبر خوش از شما هستند". اما اردوغان پاسخ داد: "متاسفانه افرادی مانند این‌ها در ترکیه وجود دارند. آن‌ها پول می‌خواهند بدون این که کاری انجام دهند. در حال حاضر دوران دریافت پول بدون این که کاری انجام دهی پایان یافته است (…) آن‌ها اموال دولتی را مثل دریا می‌بینند که هر کسی در آن چنگ نزند خوک است. آن‌ها چیزها را این گونه دیدند. ما آن را به گونه‌ای دیگر می‌بینیم. این بیمه پیری شماست. ما می‌توانیم شما را تحت قانون C-4قرار دهیم، یا این که گورتان را گم کنید و بروید پی کارتان. ما اعلام کردیم که با اتحادیه‌ها به توافق رسیدیم. من با آن‌ها صحبت کرده بودم. برای آنها زمان تعیین کرده بودم آنچه که احتیاج است انجام می‌دهیم ... .ما می‌خواهیم به راه قبلی خودمان ادامه بدهیم. هزینه ده هزار تن از کارگران تکل در ماه ۴۰ میلیارد دلار است... " این سخنرانی توهین‌آمیز باقیمانده اعتماد کارگران تکل به دولت را از میان برد.

پس از آن، از پانزدهم دسامبر 2009، مبارزه‌ی کارگران تکل علیه اخراج‌های شدید کارفرمایان انگلیسی- آمریکائی آغاز شد. چهار هزار نفر از کارگران در یکی از بلوارهای مهم مرکز خرید پایتخت کمپی را برای اعتصاب خود سازمان دادند. زنان و مردان کارگر بیش از 60روز در قلب پایتخت در سرمای زیر صفر درجه در اعتصاب بودند. زنان کارگر تکل در راس تظاهرات و اعتراضات روزانه بودند. پلیس به خصوص در اوائل این اعتراض، شرکت‌کنندگان را خیلی شدید مورد حمله قرار می‌داد. در سرمای زیر صفر تظاهرات‌کنندگان را زیر باران ماشین‌های آب‌پاش خود می‌گرفت. ماشین‌هایی که از آب گندیده‌ی فاضلاب‌ها پر شده بود. مردم آنکارا بخاری‌های چوب‌سوز در اختیار اعتصاب‌کنندگان قرار می‌دادند و مغازه‌داران هم در تامین غذای اعتصابیون همکاری می‌کردند.

این مبارزه صف اتحادیه‌های مستقل و مبارز را از اتحادیه‌های راست و همدست دولت جدا کرد. در جریان این اعتصاب و اعتراض گسترده، برخی اتحادیه های کارگری(Tek Gida-Is) و "ترک ایش"طرف مذاکره دولت و کارفرماهای جدید قرار گرفتند و روش سازشکارانه‌ای را در پیش گرفتند و اتحادیه‌هایی مانند دیسک از خواسته‌های کارگران حمایت کردند. در آنکارا هم به طور روزمره تظاهرات‌هایی از مقابل کمپی به راه می‌افتاد که کارگران در آنجا تحصن کرده بودند. هیاتی از اتحادیه‌های کارگری آلمان برای همبستگی به ترکیه آمد. دستگاه سركوب علیه ١١١ نفر از كارگران و فعالین كارگری تركیه و اتحادیه كارگران تكل، از جمله دبیران فعلی و پیشین كنفدراسیون اتحادیه‌های كارگران انقلابی تركیه (دیسك)، دبیر اول حزب كمونیست تركیه و چندین تن از مسئولین حال و پیشین اتحادیه‌های كارگری، اقامه دعوی كرد. اما این پرونده به نفع کارگران خاتمه یافت و این کارگران تبرئه شدند. (2)

 مبارزه تکل همچنین کمک شایان توجهی به مبارزه سایر بخش‌های نیروی کار ترکیه، از جمله آتش‌نشانان کرد. آتش‌نشانان که پس از اولین تظاهراتشان به طور وحشیانه‌ای مورد حمله قرار گرفته ‌بودند، با کمک کارگران تکل دوباره به مبارزه بازگشتند.

 

اعتصاب در صنایع هواپیمایی ترکیش

در ژوئن 2012 کارگران صنایع هواپیمایی ترک‌ایش اعتصاب بزرگی را در مخالفت با اخراج 305 کارگر، کاهش دستمزدها و طرح ممنوعیت اعتصاب در خطوط هواپیمایی انجام دادند.

تعدادی از اتحادیه‌های کارگری عضو کنفدراسیون‌های "دیسک"و "کَسک" به همراه نمایندگان کارگری و مقامات اتحادیه‌های کارگری فعال در بخش‌های پتروشیمی، حمل و نقل، چرم، بهداشت و درمان و آموزش نیز در کنار انجمن همبستگی بین‌المللی از اعتصابیون حمایت کردند و راهپیمایی‌ای را سازمان دادند. شعارهای کارگران در این راهپیمایی چنین بود:

"کارگران ترک‌ایش ایر لاین تنها نیستند"، "به ممنوعیت‌های سیاسی و سندیکایی پایان دهید"، "بحران، جنگ، بیکاری، قدرت کارگری تنها راه‌حل است"، "امنیت شغلی برای تمامی کارگران"، "همراه با رشد سرمایه، کارگران جان می‌دهند! مرگ بر سلطۀ سرمایه"، " دستمزدهای بالاتر، ساعات کاری کم تر"، "کارگران جهان، متحد شوید!" (3)

 

اعتصاب کارگران کارخانه گریف استانبول (اردیبهشت 1393)

کارخانه‌ی گریف یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌های گونی سازی دنیا است که صاحبان آن آمریکایی هستند. کارگران این کارخانه با هدف اعتراض به قراردادهای دسته جمعی و کار به صورت پیمانی از دوماه قبل با اشغال کارخانه دست به یک اعتصاب ششصد نفره زدند. بعد از گذشت دوماه از اعتصاب کارگران گریف، پلیس ترکیه به کارگران حمله نموده و 91 کارگر بازداشت و تعدادی نیز زخمی شدند. در این بین 12 کارگر بر روی پشت بام کارخانه اعتصاب و اعتراض خود را ادامه دادند. فرمانده پلیس ضد شورش حاضر در محل در بین صحبت‌هایش با نماینده‌ی کارگران گفت: “تصمیم سرکوب و حمله به کارگران از سوی پلیس نبوده، دستور را فرماندار استانبول به منظور حفظ امنیت استانبول داده بود و ما فقط دستور را اجرا کردیم”.

پلیس ترکیه به نمایندگان پارلمان ترکیه و وکلای کارگران این کارخانه اجازه نداد تا برای آنها آب و غذا بیاورند. خواسته‌های کارگران اعتصاب‌کننده اضافه شدن دستمزدها، اضافه شدن دستمزد اضافه کاری، تجدید نظر در خدمات تامین اجتماعی و لغو قراردادهای دست‌جمعی و موقت بود. در طول دو ماه اعتصاب، کارگران به طور شبانه‌روزی کارخانه را به اشغال خود درآورده و تولید را متوقف ساختند. کارگرانی که در بام کارخانه در حال ادامه‌ی اعتراضشان بودند می‌گفتند: با دستمزدی که دریافت می‌کنیم “حتی قادر به رفع ابتدایی‌ترین نیازهای خود وخانواده مان نیستیم".

کنفدراسیون سندیکاهای کارگران انقلابی به پاس مقاومت کارگران، مراسمی با هدف همبستگی با کارگران گریف ترتیب داد که در این مراسم به نشانه اتحاد با کارگران گریف صدها کارگر، معلم، کارمندان‌دولت، نمایندگان احزاب سیاسی، نمایندگان مجلس، وکلا و پزشکان شرکت نموده و اتحاد خود را با این کارگران اعلام نمودند.

کمیته تصمیم‌گیری کارگران در دفتر مرکزی این کنفدراسیون جلسه‌ای تشکیل و پس از آن اعلام کردند که عواقب این اعتصاب هر چه می‌خواهد باشد، برای ادامه‌ی مبارزه به کارخانه رفته و به اشغال کارخانه ادامه خواهند داد.(4)

 

اعتصاب کارگران برق شهرستان دیجله 113

در آوریل 2014کارگران بخش تعمیر و نگهداری اداره برق شهرستان دیجله برای اعتراض به وضعیت معیشتی‌شان کار در این شرکت را کُند کرده و از 11 آوریل دست به اعتصاب و اشغال محل کارشان زدند. پس از آنکه شرکت پیمانکاری «آک‌دنیز» به مطالبات اقتصادی و درخواست بهتر شدن وضعیت خدمات اجتماعی کارگران اهمیتی نداد، کارگران دست به اعتراض و اعتصاب زدند. نماینده‌ی شرکت پیمانکاری آک‌دنیز در مقابل اعتراض و خواست مطالبات کارگران گفت: “هیچ کاری نمی‌توانید بکنید، بهتر است سر کارتان برگردید تا گرسنه نمانید وگرنه پشیمان خواهید شد!”

در مقابل گفته‌ی نماینده‌ی شرکت آک‌دنیز نماینده‌ی کارگران نیز این گونه پاسخ داد: “به هیچ‌وجه پشیمان نیستیم“! هیچ یک از دوستان‌مان سر کار نرفتند و همگی با اتحاد و همبستگی دست به اعتصاب و اشغال محل کار زدیم. حق‌مان را می‌خواهیم… «کنفدراسیون سندیکاهای زحمتکشان» و «کارمندان دولت» و همچنین «سندیکای انرژی» از اعتصاب این کارگران که بیش از یک صد نفر هستند حمایت کردند. کارگران این اداره‌ی هفت طبقه‌را اشغال نمودند. (5)

 

 

اعتصاب کارگران شیشه سازی

۲۰ ماه ژوئن ۲۰۱۴، بعد از ماه‌ها مذاکره، ۶ هزار کارگر کمپانی شیشه سیسِکام اعلام اعتصاب کردند. (affiliate Kristal-Is)  این کارگران عضو اتحادیه جهانی صنایع، بخش ترکیه هستند. این اعتصاب جوابی به خواست اضافه دستمزدی بود که مدیریت کارخانه از قبول آن خودداری کرده بود. این شرکت تولیدات خود را از ۷۹/۱۱ درصد به12.23 درصد تولید جهانی شیشه رسانده بود. کریستال ایز تنها موافقت کرد که حقوق کارگران کم درآمد و تازه استخدام شده‌ها را بالا ببرد.

معاون اتحادیه صنعتی که از اعتصابیان دیدن کرد، پشتیبانی خود را از کارگران ترکیه چنین بیان می‌کند: خانواده ۵۰ میلیونی کارگران صنعتی پشتیبانی قطعی خود را از برادران و خواهرانش در ترکیه اعلام می‌کند. بر اساس حکم شورای وزیران دولت ترکیه که به امضای نخست وزیر طیب اردوغان رسیده، اعتصاب کارگران کارخانه شیشه‌سازی سیسِکام به دلیل به خطر افتادن سلامتی مردم و امنیت ملی در کشور به مدت ۶۰ روز به تأخیر ‌افتاد. (6)

 

اعتراض به کشتار کارگران در معدن سوما

از آخرین اعتصاب‌ها و اعتراضات گسترده‌ی کارگران ترکیه می‌توان به اعتراض به کشتار کارگران در معدن سوما اشاره کرد. طی انفجار معدن بیش از 300 کارگر جان باختند و صدها کارگر اعتصاب و اعتراض کردند. در آمار غیر رسمی این تعداد تا 700 نفر هم عنوان شد. وزیر کار و امنیت اجتماعی ترکیه بعد از فاجعه جان باختن کارگران معدن گفته بود: می‌توانم بگویم که کارگران به شکل خوبی مردند و مطمئنا درد نکشیدند؟! (7)

معترضان خواستار استعفای دولت یا دست‌کم استعفای وزیر انرژی ترکیه به خاطر این فاجعه شدند. این فاجعه بزرگ‌ترین حادثه معدن در ترکیه به حساب می‌آید. کارگران معتقدند از زمانی که سیاست‌های نئولیبرالی و خصوصی‌سازی دولت آغاز شده است امنیت در محیط کار قربانی سود‌جوئی افراطی کارفرمایان گشته و حوادث کار به شدت افزایش یافته است. (8)

 

اعتصاب، اشغال کارخانه و مقاومت کارگران کارخانه یاطاقان 23 اوریل 2014

در پی خصوصی‌سازی دولت تصمیم بر واگذاری کارخانه یاطاقان به بخش خصوصی گرفت. از همان زمان، کارگران علیه خصوصی سازی، اعتصاب کرده و  کارخانه را اشغال کردند. این کارخانه راکتورهای حرارتی تولیدمی‌کند. کارگران حتا به آنکارا رفته و مقابل سازمان خصوصی سازی تحصن کردند. خواسته‌ی کارگران ملغی شدن خصوصی‌سازی این واحد تولیدی است. این خواسته‌ی کارگران با سرکوب پلیس ضدشورش روبرو شده است. (9)

اعتراضات عمومی در ترکیه

اعتراضات در ترکیه تنها به اعتصابات کارگری محدود نمی‌شود. گروه‌های مختلف در زمینه‌های متفاوت اعتراض خود را به شرایط دشوار زندگی، محدودیت آزادی‌های فردی و اجتماعی،سرکوب و شرایط دشوار زندانیان سیاسی در زندان انجام می‌دهند. اعتراض به نحوه‌ی پوشش، ریش، خنده‌ی زنان در مکان‌های عمومی، محدودیت‌های ایجاد شده در فضای مجازی و ...

اعتراض و حمایت از اعتصاب غذای زندانیان در سال 2012 یکی از شاخص‌ترین این اعتراضات بود. در 12 سپتامبر این سال 63 زندانی سیاسی کرد در زندان‌های ترکیه برای تحقق سه خواسته دست به اعتصاب غذا زدند: تغییر حبس انفرادی ۱۳ ساله عبدالله اوجلان، رهبر زندانی پ ک ک به حبس خانگی، امکان دفاع در دادگاه‌های ترکیه به زبان مادری و بر‌داشتن موانع استفاده از زبان کردی در مراکز رسمی و آموزشی در ترکیه. بعد از مدت کوتاهی تعداد این زندانیان به بیش از 700 نفر رسید. زندانیان از خوردن غذا خود داری می‌کردند، اما به خاطر اینکه بیشتر دوام بیآورند و تاثیرات مبارزاتی بیشتری بر جای بگذارند، آب، شکر و ویتامین می‌خوردند. آقای اردوغان و دولتش که مسئول جان همه زندانیان، اعم از سیاسی و غیر سیاسی، هستند به این آکسیون مبارزاتی بی‌اعتنا بود. رئیس دولت به جای رسیدگی به خواست زندانیان، عمل آنها را "سیاه بازی" و "نمایشی" خواند. او در سفرش به آلمان ادعا کرد که به جز یک نفر، بقیه زندانیان غذا می‌خورند. یک ساعت قبل از این بیانات، وزیر دادگستری کابینه‌اش اعتصاب غذای 670 زندانی سیاسی را تایید کرده بود.

روز دوشنبه ۱۳ نوامبر بسیاری از سازمان‌های غیردولتی ترکیه و احزاب چپ ترکیه در یک تظاهرات بزرگ با شعارهایی همچون «ما به دنبال راه حل هستیم، نه مرگ» خواهان توجه به زندانیان اعتصابی شدند. لیلا زانا، همراه با تعدادی از نمایندگان پارلمان، یک شهردار و تعدادی از فعالین سیاسی در خارج از زندان نیز اعتصاب غذا کردند تا دولت را به سر فرود آوردن در مقابل خواست‌های زندانیان ناچار سازند. نوام چامسکی به دفاع از زندانیان اعتصابی برخاسته و از دولت ترکیه خواسته است مطالبات اعتصابیون را برآورده کند. دولت ترکیه که ادای سرسخت بودن را در می‌آورد زیر فشارها  ناچار شده حق صحبت کردن به زبان کردی در دادگاه‌ها را به صورت یک لایحه به پارلمان بفرستد شایع شد که سه تن از کسانی که از 12 ستامبر در اعتصاب غذا بوده‌اند، جان باخته‌اند.

این اعتصاب یادآور حرکت مشابهی است که در سال ۱۹۹۶ صورت گرفت. در آن سال دولت وقت ترکیه به ندای اعتراضات جهانی گوش نداد و ۱۲ زندانی در جریان اعتصاب غذا جان خود را از دست دادند. در سال ۲۰۰۰ باز هم زندانیان دست به اعتصاب غذا زدند. اعتصاب آنها با خشونت پایان یافت که نتیجه آن ۳۲ کشته بود. در سال ۲۰۰۱ زندانیان سیاسی در اعتراض به انتقال آنان به سلول‌های انفرادی دست به اعتصاب غذا زدند. در جریان این اعتصاب نیز تعدادی از آنان جانشان را از دست دادند. (10)

 

 از اعتراضات دانشجویی نیز می‌توان به اعتراضات دانشجویی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲ اشاره کرد. هزاران دانشجوی در دانشگاه صنعتی خاورمیانه آنکارا در روزی که نخست وزیر طیب اردوغان به محوطه دانشگاه آمد، با شعار «طیب، جنگ‌طلبِ امپریالیست، دشمن علم، از دانشگاه برو» به حکومت اعتراض کردند و با خشونت شدید پلیس رو به رو شدند. حمله‌ی پلیس به معترضان حتا به کلاس‌ها و اتاق‌های استادان دانشگاه هم کشیده شد و باعث زخمی شدن ده‌ها دانشجو شد.

با سخنان تهدیدآمیز اردوغان علیه دانشجویان و مدیریت این دانشگاه در چندین شهر، از جمله استانبول، دانشجویان با جمع‌آوری ده‌ها هزار امضا، اشغال کردن اتاق‌مدیران دانشگاه و تظاهرات‌های گسترده، حمایت خود را از تظاهرات دانشگاه صنعتی خاورمیانه اعلام کردند. بلافاصله بعد از این اتفاقات، دولت این بار به سرکوب دانشجویان، روزنامه‌نگاران، کارگران، فعالین سندیکایی و هنرمندانی که با یک حزب غیر قانونی و چپ‌گرا (DHKP-C، حزب جبهه‌ی رهایی‌بخشِ انقلابیِ خلق) ارتباط داشتند پرداخت و از ۱۸ ژانویه تا آوریل، صدها نفر با خشونت بسیار دستگیر شدند. DHKP-C که خواستار نشان دادن قدرت خود، به رغم این سرکوب بود، در ماه فوریه در مقابل کنسولگری آمریکا یک حمله‌ی انتحاری را سازماندهی کرد و در ماه مارس، به مرکز آ.ک.پ در آنکارا و ساختمان وزارت دادگستری، با موشک حمله کرد. با این حال حکومت به بهانه‌ی مبارزه با این حزب، تشکل‌های قانونی کارگری و فعالین دانشجویی را نیز تحت سرکوب شدید قرار داد.

 

ماجراهای پارک گزی در استانبول و اتحادیه‌های کارگری

تخریب پارک‌گزی در میدان تقسیم استانبول موجی از اعتصابات و اعتراضات مردمی و کارگری را به دنبال داشت. این رویداد همبستگی بزرگی را بین اقشار مختلف و تشکل‌های متفاوت در ترکیه بوجود آورد. نخست‌وزیر اردوغان در واکنش به معترضان اعلام کرد هیچ تغییری در پروژه ایجاد نخواهد شد و گفت: «اگر ۲۰ نفر بیاورید ما می‌توانیم ۱۰۰ هزار نفر بیاوریم. اگر ۱۰۰ هزار نفر بیاورید ما ۱ میلیون می‌آوریم» در پاسخ به این توهین تظاهراتی عظیمی در ۳۱ مه برگزار شد که در آن صدها هزار نفر شرکت داشتند. پلیس هم با گاز اشک‌آور و خودروهای آب‌پاش کوشید آن را سرکوب کند. در برخی نقاط شهر مردم بر قابلمه و ماهیتابه می‌کوبیدند و فریاد می‌زدند : "ما فعالین نیستیم، ما مردمیم."

اعضای حزب کمونیست، «مسلمانان ضدسرمایه‌داری»، جبهه‌های سوسیالیستی انقلابی، فعالین اتحادیه‌های کارگری، احزاب کارگری و حتی «حزب جمهوری‌خواه خلق» (ناسیونالیست‌‌های سوسیال دموکرات) در این تظاهرات شرکت داشتند. تعداد شرکت‌کنندگان در برخی روزهای تظاهرات در استانبول حدود یک میلیون و نیم بود. در تحقیقی که انجام شده در استانبول بیش از 64درصد شرکت کنندگان در اعتراضات، کارگر بودند. (11)

"دیسک"، "کَسک"، اتحادیه پزشکان، اتحادیه دندانپزشکان و اتحادیه مهندسان ساختمان در روز ۱۷ ژوئن در اعتراض به سرکوب معترضان از سوی دولت دست از کار کشیدند. اتحادیه پزشکان در اطلاعیهای استفاده دولت از گازهای شیمیایی علیه شهروندان را محکوم کرد و از پلیس خواست هر چه سریعتر دست از خشونت بردارد. این در حالی بود که معاون نخست وزیر ترکیه این اعتصاب را غیرقانونی خوانده و از معترضان خواسته بود هر چه سریعتر میدان‌های شهر را ترک کنند. احزاب چپگرای ترکیه خواستار توجه بیشتر دولت به افزایش دستمزدها و خدمات اجتماعی شدهاند. سندیکاها و اتحادیههای کارگری ترکیه هم در سه ماه قبل بارها در اعتراض به پائین بودن دستمزدها اعتراض کرده بودند.(12)

طبق آمار رسمیِ وزارت کشور، بیش از ۹۰ تظاهرات در ۴۸ استان در سراسر کشور در این راستا انجام شد. تنها در روزهای ۳۱ مه و ۱ ژوئن بیش از ۱۰۰۰ نفر دستگیر شدند. طبق همین آمار رسمی در روز ۲ ژوئن بیش از ۲۰۰ تظاهرات در ۹۷ شهر برقرار بود. در جريان درگيري‌ها در ترکيه هزاران نفر بازداشت، بيش از 6 هزار نفر مجروح و حداقل 8 تن کشته شده اند.(13) پس از این اعتراضات سخنگوی دولت ترکیه ضمن عذرخواهی اعلام کرد که طرح ساخت مجتمع تجاری در پارک گزی به طور موقت تا زمانی که دادگاه در باره قانونی بودن یا نبودن آن حکم دهد، متوقف می‌شود. در همان زمان قرار بود اعتصابی در اعتراض به تغییرات پیش رو در قانون کار بخش عمومی از طرف “کَسک” برگزار شود. اما پس از مسایل پارک گزی برای 5 ژوئن اعتصاب اعلام و این اتحادیه خواهان همبستگی سایر اتحادیه‌ها شد. (14) دیسک اعلام کرد که به اعتصاب خواهد پیوست. در بیانیه دیسک آمده بود: "قدرتی که از تولید ریشه می‌گیرد، جای خود را در مبارزه خواهد یافت."

در تاریخ 4 ژوئن، نزدیک به 250 هزار عضو "کيسک" با پوشیدن لباس و روبان سیاه بر سر کار حاضر بودند و سپس حدود ظهر دست از کار کشیدند. با فراخوان این دو اتحاديه بزرگ ترکيه در اعتراض به خشونت‌هاي پليس عليه تظاهر‌کنندگان، اعتصاب عمومي سراسر اين کشور را فراگرفت. سخنگوي اتحاديه "کيسک" تاکيد کرد: ما به همراه اتحاديه "ديسک" اعتصاب عمومي را در سراسر کشور اعلام کرديم و ساير سازمان‌ها و اتحاديه‌هاي پزشکي، مهندسي، معماري و دندانپزشکي نيز در اين راه با ما همراه هستند. وي خواستار لغو فوري اقدامات خشونت‌بار پليس ترکيه عليه تظاهر‌کنندگان شد. اعتراضات و راهپیمایی‌هایی در سراسر جهان به حمایت از این اعتصاب انجام شد. شماري از شهروندان انگليسي در حمايت از اعتراضات مردم ترکيه در لندن راه‌پيمايي کردند. اين افراد با در دست داشتن پلاکارد‌هايي از دولت انگليس خواستند تا از فروش گاز اشک‌آور به دولت ترکيه خودداري کند. بر روي يکي از اين پلاکارد‌ها خطاب به نخست وزير انگليس نوشته شده بود: «آقاي کامرون؛ از چه نوع دموکراسي در ترکيه سخن مي‌گوييد» و «انگليس، فروش گاز اشک‌آور به ترکيه را متوقف کن». هزاران تن از ترك‌هاي مقيم آلمان هم با برگزاري راهپيمايي‌هاي سراسري در برلين و چند شهر ديگر، با اعلام حمايت از معترضان، خواهان استعفاي اردوغان شدند.(15)

اعتصابات و اعتراضات مردمی بسیاری در ترکیه، درحمایت از مبارزات مردمی کوبانی علیه داعش صورت گرفت که طی آن 40 نفر کشته شدند. این اعتراضات، همراهی مردم و گروه‌های مختلف با هم، همگامی تشکل‌های کارگری و سایر تشکل‌های در به پیروزی رسیدن این اعتراضات نقش عمده‌ای داشته است.

کمپین کنفدراسیون "کَسک" برای آزادی فعالین سیاسی و حتی اوجلان نمونه‌های این نوع فعالیت‌ها هستند که سایت صلح کردستان این اخبار را پوشش می‌دهد که در پایین کلیه اعلامیه‌های خودشان می‌نویسند زنده باد مبارزه و پاینده باد کَسک. البته این سایت بسیاری از دفاعیات اتحادیه‌های کارگری از کوبانی را هم منتشر کرده است. (16)

پس از تظاهرات‌های  گزی پارک ، در شرایطی که مذاکرات صلح میان دولت ترکیه و عبدالله اوجلان در سلول انفرادی وی در جزیرۀ امرالی در جریان بود، حزب دموکراتیک خلق‌ها (هـ.د.پ HDP) از اتحاد حزب آپوییست کردستانی صلح و دموکراسی (BDP) و چندین حزب و سازمان چپگرای ترک تشکیل شد. اوجلان در جریان مذاکرات سری ثریا اوندر کارگردان و فعال سیاسی چپگرا و عضو کنگرۀ دموکراتیک خلق‌ها (KDP) را که در جریان مقاومت گزی پارک مورد اصابت گلولۀ اشک آور قرار گرفته بود، مأمور کرد تا برای دفاع از آرمان‌های مقاومت گزی پارک، "حزب دموکراتیک خلق‌ها" را با مشارکت سوسیالیست‌های کرد و ترک تأسیس کند و در منطقۀ غرب آناتولی به فعالیت بپردازد. اوجلان این حزب را وارث امانت 40 سالۀ ماهر چایان، انقلابی ترک دانسته بود. حزب دموکراتیک خلق‌ها (HDP) و حزب مناطق دموکراتیک (DBP) به عنوان احزاب آپوییست سازماندهی تظاهرات‌ها در دفاع از مقاومت مردم کوبانی را بر عهده داشتند و ارسال کمک‌ها برای مردم را نیز انجام دادند. در آخرین نظرسنجی‌ها برای انتخابات آیندۀ پارلمان در سال 2015، این حزب برای نخستین بار با پیشی گرفتن از حزب حرکت ملی (حزب ناسیونالیست تندروی ترک) به سومین حزب ترکیه تبدیل شده است.

 

 

منابع:

1-         روزنامه‌ی یونگه ولت/ www.worldbulletin.net/ / ترکیه و جنبش اول مه / ياشار سعيدى / اول ماه مه، دولت و سندیکاها در ترکیه / نادر ساده

2-          

http://www.academia.edu/1378433/An_Analysis_of_the_Positions_of_Turkish_Trade_Union_Confederations_Towards_Social_Dialogue

3-New Left Review 89, September-October 2014

http://en.uidder.org/node/15413

http://weblagrahekargar.wordpress.com/2010/04/16/nawi-35/

. http://nasserasgary45.wordpress.com/2011/06/07/

http://weblagrahekargar.wordpress.com/2010/01/15/nawi-16/

روزنامه دنیای جوان به زبان آلمانی 14 آوری / پیروزی چشم گیر کارگران تکل(Tekel) ترکیه ! پریسا آزادیان

اعتصاب کارگران تکل ترکیه /سارا- م/کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

4-http://icdahak.com/

5- http://icdahak.com/2014/04/12/greif-isciler/

6- منبع انگلیسی: اخبار انقلاب/ ترجمه –حمیدقربانی۲۷ /  ژوئن ۲۰۱۴ /

7- شرایط طبقه‌ی کارگر ترکیه و تشکل‌های ان تحت حاکمیت حزب عدالت و توسعه سولماز بهرنگ می 2012. به نقل از تاریخ طبقه‌ی کارگر ترکیه، نوشته ییلدیریم کوچ استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی خاور میانه

8- hafteh.de/?p=68113

9-http://icdahak.com/2014/04/12/greif-isciler/

10- بیست و نه آبان نود و یک

http://weblagrahekargar.wordpress.com/2012/11/19/maz-226/

11- بررسی اجمالی زمینه‌ی شکل‌گیری اعتراضات کنونی در ترکیه / گروه پروسه /سولماز بهرنگ/ ۱ژوئن ۲۰۱۳

12- گزارشی از روزنامۀ «حریه دیلی نیوز» 4 ژوئن 2013

13- ترکیه: جنبش توده‌ای علیه دولت –به اعتصاب عمومی نیازمندیم : خورخه مارتین ترجمه‌ی آرش عزیزی/

 

http://weblagrahekargar.wordpress.com/2013/06/16/mazi-142/

14- http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2013%5C06%5C06-18%5C22-25-19.htm&storytitle=%90%D3%CA%D1%D4%20%C7%DA%CA%D1%C7%D6%C7%CA%20%CF%D1%20%CA%D1%98%ED%E5%20%C8%E5%20%CF%E4%C8%C7%E1%20%D3%CE%E4%D1%C7%E4%ED%20%C7%D1%CF%E6%DB%C7%E4

Description: http://www.bultannews.com/client/themes/fa/main/img/bolet_berooz.gif  www.bultannews.com/fa/news/151139

15-:www.hafteh.de/?p=68113

16-http://peaceinkurdistancampaign.com/2013/02/21/trade-union-raids-kesk-statement/#more-2368

ضمیمه 1

شصت و یکمین روز اعتصاب کارگران گریف

در این دوماه نه عوامل نفوذی اعتصاب‌شکن، نه پشنهادات دروغین و توخالی همیشگی، نه سازشکاران، نه خواهش و تمنای پیمانکاران بخش‌های خصوصی، نه تهدید پلیس و مدیران کارخانه، نه سرکوب وحشیانه‌ی پلیس، نه خیانت «سندیکاهای زرد» و نه هیچ قدرت دیگری نتوانست کارگران کارخانه «گریف» را لحظه‌ای از مبارزه‌شان غافل یا دلسرد کند. کارگران کارخانه‌ی گریف بعد از 60 روز مقاومت، اعتصاب و اشغال کارخانه، سربلند به شصت و یکمین صبحگاه اعتصاب و اشغال کارخانه درود گفتند.

 شصتمین روز اعتصاب کارگران کارخانه‌ی گریف با حمله و سرکوب وحشیانه‌ی نیروهای ویژه پلیس ضد شورش به همراه نیروهای گارد ژاندارم ترکیه روبرو شد. در این روز «91 کارگر» بازداشت و بیش از دوازده کارگر و خبرنگار زخمی شدند. حدود هفتاد کارگر در همان روز آزاد شده و بلافاصله برای پیوستن به دیگر کارگران بازمانده به کارخانه بازگشتند. شب روز شصتم اعتصاب بشدت باران می‌بارید و سرد بود، با اینحال کارگران با خوابیدن بر روی نایلون‌هایی که روی زمین پهن کرده بودند و روشن کردن آتش به اعتصابشان ادامه دادند.

 9:55 صبح: بعد از سرکوب روز شصتم، برای اولین بار، چهار اتوبوس کارمندان، پیمانکاران بخش خصوصی و مدیران بخش‌های مختلف کارخانه را به داخل کارخانه منتقل کرد.

 10:05: مامورین حراست کارخانه با حمایت پلیس قصد پاک کردن شعارها و نوشته‌های کارگران از روی دیوارهای کارخانه را داشتند که بین کارگران و حراست و پلیس بحث و جدلی صورت گرفت. هنگامی که دیگر کارگران مصمم و یکپارچه در مقابل پلیس و حراست ایستاده و شعار سر دادند، پلیس و حراست مجبور به عقب‌نشینی شد.

 11:55: رفته رفته کارگرانی که دیروز زخمی شده و به خانه‌هایشان رفته بودند و زنان کارگرنیز به صف دیگرکارگران می‌پیوندند. دراین بین دیگرکارگران با پهن کردن نایلون و درست کردن سرپناه‌های نایلونی مشغول هستند.

13:15: کارگرانی که در کارخانه‌ی دیگر گریف واقع در «سلطان بیگلی» مشغول به کار بوده و حمایت خود را از کارگران اعتصاب‌کننده اعلام داشته و سعی بر تشکیل، «تشکل کارگری» داخل کارخانه نموده بودند، یک به یک از کارخانه اخراج می‌شوند. این خبر به محل اعتصاب کارخانه گریف می‌رسد و کارگران فراخوان همبستگی و اعتصاب برای کارگران کارخانه‌های دیگر گریف می‌دهند. در این هنگام کارگران شعارهایی مبنی بر «اتحاد کارگران» می‌دهند و پلیس به حالت آماده‌باش در می‌آید. کارگران اخراجی گریف واقع در سلطان بیگلی نیز اعلام نمودند اعتصاب خواهند کرد.

13:25: پس از اخطار پلیس مبنی بر اینکه باید محل را ترک کرده و اعتصاب را تمام کنید، کارگران کارخانه‌ی «فنیش» نیز به کارگران کارخانه‌ی گریف پیوسته و با اتحاد کارگران این دو کارخانه، میدان مقاومت را وسیع‌تر و موقعیت حمله و سرکوب را بر پلیس ضد شورش تنگ‌تر ساختند. 

14:35: با تهدیدهای پلیس و حراست، کارگران بیانیه خود را در حضور ده‌ها خبرنگار قرائت کردند. قسمتی از این بیانیه که توسط «اورهان پورهان» نماینده‌ی کارگران اعتصاب کننده قرائت شد به شرح زیر است:

آنها تصور می‌کنند با سرکوب، دستگیری، تهدید و فشار بر طبقه کارگر می‌توانند اعتصاب را بشکنند! اتفاقا برعکس! کینه‌ی ما نسبت به این سیستم ضد کارگر بیشتر و بیشتر می‌شود، مقاوتمان سخت‌تر و بر تلاشمان برای رسیدن به حقوق‌مان افزوده می‌شود. وی همچنین ادامه داد: همانطور که می‌بینید مقاومت کارگران برای رسیدن به حقوق‌شان هر روز وسیع‌تر می‌شود، مبارزه‌مان ادامه خواهد داشت. اورهان پورهان در پایان با اشاره به اینکه بعد از سرکوب کارگران توسط پلیس در روز شصتم اعتصاب، به مانع شدن پلیس برای رساندن آب و غذا به کارگرانی که بر روی پشت بام کارخانه به اعتصاب ادامه می‌دادند تاکید نمود و افزود: این نیز نشانی از دشمنی شما با طبقه‌ی کارگر است.

15:30: پس از قرائت بیانیه کارگران توسط نماینده‌شان، چند کارگر نیز سخنرانی کوتاهی نمودند. این امر و صحبت‌های کارگران که با شعارهای دیگر کارگران پایان می‌یافت خشم پلیس ضد شورش حاضر در محل را بیشتر کرده و پلیس آخرین اخطار را به کارگران این‌گونه داد: اجازه ندارید چادر بزنید و نایلون پهن کنید! این آخرین اخطار است. کارگران نیز با شعار دادن پاسخ پلیس را دادند.

16:30: پلیس وقتی دید کارگران به تهدیدها اهمیتی نداده و با شعار پاسخ داده، چادرها و نایلون‌ها را جمع نمی‌کنند، شروع به خراب کردن و پاره کردن چادرهای کارگران نمود. کارگران با دیدن این موضوع به صورت بازو به بازو به نشانه‌ی یکپارچگی در مقابل پلیس ایستاده و مانع از تخریب چادرهایشان شدند. طولی نکشید که دستور سرکوب داده شد. پلیس ضد شورش با سپر، باتوم و گاز فلفل به کارگران حمله‌ور و به سرکوب آنها پرداختند. چندین کارگر زخمی شدند ولی کارگران مصمم به اعتصابشان ادامه دادند. سپس کارگران، جاده‌ی مقابل کارخانه را بسته و ترافیکی ایجاد کردند.

16:40: تعدادی از کارگران بازداشت شده در اتوبوس‌های پلیس ضد شورش قرار گرفته‌اند. در این بین، پلیس سعی بر بازداشت تعدادی از خبرنگاران نشریات کارگری را داشت که کارگران مانع از این امر شدند.

16:50: دو نفر از نمایندگان کارگران با فرمانده پلیس مذاکره می‌کنند. پلیس خواستار باز شدن جاده و رفع ترافیک بوجود آمده، شد ولی نمایندگان کارگران می‌گویند تنها درصورت آزاد شدن کارگران بازداشتی اینکار را انجام خواهیم داد و برای انتقال رفقای‌مان به کلانتری اتوبوس‌ها باید از روی «ما» عبور کنند.

17:05: کارگران همچنان به اشغال جاده ادامه می‌دهند، در این بین دو ماشین پلیس ضد شورش بر روی مواد غذایی، آب، لباس‌ها و دیگر وسائل کارگران که در محل اعتصاب قرار داشت آب پاشید و از روی آنها چندین بار عبور نمودند و باعث گردید هیچ یک از آن وسائل قابل استفاده نباشد. 

17:10: نمایندگان کارگران سعی دارند اطلاعاتی مبنی بر تعداد، موقعیت و احوال بازداشتی‌ها بگیرند.

17:15: پلیس آزاد کردن کارگران بازداشت شده را قبول می‌کند و از کارگران می‌خواهد به محل اعتصاب بازگردند. با بازگشت کارگران به محل اعتصاب پلیس حمله‌ی سنگین‌تری را شکل داده و شروع به سرکوب با شدت بیشتری می‌کند.

17:30: کارگران به کوچه‌ی کنار کارخانه پناه برده و پلیس همچنان با ماشین «آب‌پاش» و «باتوم» به کارگران حمله می‌کند.

درگیری بین کارگران و پلیس ادامه داشت تا ساعت20:30که پلیس بازداشتی‌ها را به کلانتری «آرناووت کوی» منتقل نمود. در این بین چند تن از کارگران برای گرفتن چادر، آب، غذا و دیگر احتیاجات کارگران به دفتر مرکزی «کنفدراسیون کارگران انقلابی» رفته و با  دبیرکل معاون دبیرکل کنفدراسیون ملاقات نمودند.

از ساعت 00:10 نمایندگان کارگران با مسئولین کنفدراسیون سندیکاهای کارگران انقلابی و تعدادی از وکلای کارگران جلسه‌ای برگزار نمودند. (برگرفته از سایت داحک)

 


ضمیمه 2

بخش‌هایی از متن یکی از بیانیه‌های هیئت مدیره کنفدراسیون کسک:

ما سکوت نمی‌کنیم، ما مقاومت می‌کنیم،سرکوب نمی‌تواند ما را مرعوب کند.

دموکراسی پیشرفته AKP با افزایش روزانه دستگیری‌ها و زندانی کردن ادامه دارد. اما همواره دیده شده  که این دموکراسی پیشرفته در خصومت با کارگران و دموکراسی واقعی ساخته شده و مانند رژیم‌های دیکتاتوری و فاشیستی، مخالفان خود را بازداشت و زندانی می‌کند.

در این زمینه کنفدراسیون‌ها و اتحادیه‌های وابسته به ما به طور مداوم در معرض سرکوب خودسرانه و بازداشت و زندان در سراسر ترکیه هستند.

در سال گذشته در مجموع 59 نفر از اعضا و مدیران ما به جرم فعالیت‌های اتحادیه‌ای زندانی شده‌اند. صبح 9 فوریه 2013، مسئول آموزش و سازماندهی کنفدراسیون و تعدادی از رهبران و اعضا کنفدراسیون ما دستگیر شدند.

به عنوان کسک در می یابیم که هرزمان که ما در مبارزه با سیاست‌های فریبکارانه و برای خواسته‌های دموکراتیک‌مان مصمم تر می‌شویم، سرکوب‌ها افزایش یافته  و به حقوق و آزادی کارگران تعرض بیشتری می‌شود.

ما خود را پیدا کرده و علیه امپراطوری ترس و وحشت که معمارش حزب عدالت و توسعه است به مبارزه ادامه خواهیم داد...

بر اساس اطلاعاتی که از طریق رسانه‌ها دریافته‌ایم بیش از 100 نفر دستگیر شده‌اند و ما هنوز نمی دانیم چه تعداد از دستگیرشدگان اعضا و مدیران اتحادیه‌های ما هستند. اما یک چیز را می‌دانیم و آن این است که حزب عدالت و توسعه در خصومت با کارگران و دموکراسی بسیار حرفه‌ای است و هرگونه مخالفت، اقدام و طبیعی‌ترین فعالیت‌های اپوزیسیون را جنایت (جرم )می داند و گاهی می‌خواهد یک جنایت در آن درست کند.

از سوی دیگر در آخرین عملیات و حملات کسترده‌ی اخیر نشان دادند ادعایشان در باره‌ی دموکراسی و بسته‌ی اصلاحات توخالی است...

مشخص است که ما بیشتر از گذشته در مورد انواع شیوه‌های غیرقانونی که سعی می‌کند ما را از مبارزه‌مان دور کند و ما را سرکوب کند، ساکت نخواهیم ماند.ما به عنوان کسک می‌خواهیم به تمام شیوه‌هایی که با هدف ارعاب مخالفان خود (اپوزسیون دموکراتیک) و اعضا و مدیران کنفدراسیون ما ، انجام می‌شود، پایان داده و بلافاصله دوستان ما آزاد شوند.

ما می‌دانیم که با اعلام این امر که تحت هر شرایطی در برابر این سیستم منسوخ سرکوب و استثمار، مقاومت می کنیم و از برادری مردم علیه نژادپرستی و شوونیسم ، استقلال به عنوان مخالفت با امپریالیسم، صلح به عنوان مخالفت با جنگ و حقوق کارگران به عنوان مخالفت با غارت و استثمار دفاع می‌کنیم.

باید بدانید که هدف کسک و دوستانش، بالا بردن بیشتر سطح مبارزه برای کارگران و دموکراسی و مقابله با هرگونه عمل غیرقانونی است و با گذشت هر روز با شیوه‌های تازه، مصمم‌تر به مبارزه برای از بین بردن ستم و استثمار علیه کارگران و دموکراسی ادامه خواهد داد.

ما به دفاع و حمایت از حقوق اعضای بازداشت شده و زندانی‌مان  ادامه خواهیم داد. ما  هرگز مجذوب سیاست دولت حزب عدالت و توسعه نمی‌شویم و در مخالفت با ظلم و ستم و استبداد آقایان خواهیم ایستاد. سرکوب نمی‌تواند ما را مرعوب کند!

زنده باد مبارزه ما! پر دوام باد فعالیت کسک، کمیته اجرایی

http://peaceinkurdistancampaign.com/2013/02/21/trade-unionraids-kesk-statement/#more-2368 

 

 

 

 

جنبش کارگری ترکیه و تشکل های سراسری

بخش(8)

روابط بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری ترکیه

 

کانون مدافعان حقوق کارگر - روابط بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری ترکیه و جنبش کارگری ترکیه را از دو بُعد می‌توان مورد بررسی قرار داد. بُعد اول همبستگی بین‌المللی کارگران سراسر جهان است که در بزنگاه‌های طبقاتی از هم‌طبقه‌ای‌های خود حمایت می‌کنند و این حمایت‌ها جدا از همدلی که ایجاد می‌کند، کارگران در سراسر دنیا را به هم ‌پیوند می‌دهد تا بتوانند همگام و پرتوان علیه وجوه مختلف سرمایه‌داری در کشورهای مختلف مبارزه کنند. بُعد دوم هم اقدامات نهادهای سرمایه‌داری است برای برهم زدن این همبستگی جهانی که از ترفندهای بسیار زیرکانه استفاده می‌کنند. بسیاری از این اقدامات در لوای تشکل‌های کارگری ِسرمایه‌داری (تشکل‌های زرد) و نهادهای به اصطلاح کارگری غیر مستقل، بنیادهای پژوهشی و آموزشی مانند بنیاد ایبرت و شبکه‌های کارگری نظیر لیبراستار و سولیداریته سنتر صورت می‌گیرد.

وجود اتحادیه‌های قوی با بدنه‌ای با روحیه مبارزه‌جویانه در میان کارگران ترکیه، نگرانی‌هایی را در اتحادیه‌اروپا ایجاد می‌کرد. برای برنامه‌ریزی درست نیاز به شناخت هر چه بیشتر جنبش کارگری ترکیه احساس می‌شد. در این راستا تحقیقات دقیقی از وضعیت جنبش کارگری در ترکیه توسط بنیادهای بزرگی مانند ایبرت یا به سفارش آنان انجام شده است. (17) یکی از تبعات این تحقیقات و تلاش‌ها و آموزش سندیکاهای کارگری توسط نهادهای بین‌المللی را می‌توان در نفوذ هویت‌های قومی و مذهبی در نهادهای کارگری ترکیه دید تا هویت طبقاتی در این نهادها تضعیف شود.

اتحادیه اروپا ترکیه را تشویق می‌کند که در زمینه حقوق کار و اشتغال خود را به سطح استانداردهای اتحادیه اروپا برساند. برای این منظور باید سیاست‌گذاری قوانین کار ترکیه نیز به شکلی تغییر کند که مانند قوانین اروپا شود. در این راستا تغییر قانون اساسی بسیار مهم است که گام‌های مشهودی نیز برداشته شده است. اصلاحات قانون اساسی بر مساله برابری جنسیتی، تقویت و رفع تبعیض علیه کودکان، افراد مسن و از کار افتاده تاکید دارد. در مجموع، بسیاری از این اصلاحات مورد حمایت اتحادیه اروپا است. از جمله این که کارگران مجاز به پیوستن به بیش از یک اتحادیه باشند. کارمندان دولت حق چانه زنی جمعی و اعتصاب داشته باشند. بخشی از این اصلاحات در مورد کارگران مهاجر است. بخش‌هایی نیز مربوط به کاهش خدمات تامین اجتماعی، افزایش سن بازنشستگی، تبدیل قراردادهای رسمی به موقت، کار  پاره وقت و نیمه وقت و ... است. بدین ترتیب نیروی کار ترکیه روز به روز مورد استثمار شدیدتری قرار می‌گیرد. در واقع سیاست "هویج و شلاق" را هم‌زمان به کار می‌برند.

از سوی دیگر تعداد مهاجران ترکیه (کرد و ترک) در آلمان بسیار زیاد است. نیروهایی که پیوند عمیقی با جنبش‌های اعتراضی کشورشان دارند و دولت آلمان از این مساله آگاهی کامل دارد، اما به نیروی کار ارزانشان نیاز دارد. این نیرو کار ارزان و بدون خواسته‌های آن چنانی از جامعه آلمان، همیشه موجب نگرانی دولت‌مردان آلمان بوده است. پس بنیاد ایبرت با سرمایه‌گذاری بر روی بخش روشنفکر ترک-آلمانی از پان‌ترکیسم نیز به نفع خود استفاده می‌کند. (18) این در شرایطی است که فعالیت حزب کارگران کردستان (PKK) در آلمان نیز ممنوع است و این حزب در ردیف احزاب تروریستی اتحادیۀ اروپا قرار دارد. به رغم حمایت چشمگیر چپ‌گرایان آلمان، به ویژه حزب چپ آلمان (حزب سوسیالیسم دموکراتیک، حزب حاکم آلمان شرقی سابق) از پ.ک.ک، و نیز فعالیت نمایندگان کرد در پارلمان آلمان تا کنون دولت این کشور و پارلمان اتحادیۀ اروپا به خروج پ.ک.ک از فهرست گروه‌های تروریست راضی نشده است. چندی پیش در ماجرای حمایت از مقاومت مردم کوبانی، چند تن از نمایندگان چپگرای آلمان در پارلمان بوندس که در حمایت از مقاومت غرب کردستان پرچم کردستان را در دست گرفته بودند، لغو مصونیت سیاسی شدند.

تاریخ پیوستن ترکیه به اروپا به امضای معاهده روم در سال 1957 برمی‌گردد. برای پیوستن به اتحادیه اروپا، روابط کار در ترکیه نیز باید در حد و اندازه‌ی کشورهای اروپایی می‌شد. در این راستا به منظور رسیدن به استانداردهای اقتصادی اتحادیه اروپا و برای حمایت از روند هماهنگ‌سازی کشور تا سال 2010 صندوق‌های کمک مالی اتحادیه اروپا در مجموع 2.3 میلیارد یورو به ترکیه اختصاص دادند. این پول در میان پنج رشته اصلی توزیع شد: نهادسازی، همکاری‌های مرزی، توسعه منطقه‌ای، توسعه منابع انسانی و توسعه روستایی تا گروه‌های بیکار و آسیب پذیر، کودکان کار، بازار کار و بیکاران را تحت پوشش قرار دهند. در واقع بخش‌هایی از این کمک برای بهبود برنامه‌های استراتژیک فعالیت‌های آژانس استخدام ترکیه هزینه شد. (19) دولت ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا هر کاری را که آنها بخواهند، انجام می‌دهد هرچند پذیرفته شدن نهایی این کشور در اتحادیه منوط به روشن شدن وضعیت کردستان است. (20)

یکی از دلایلی که "سازمان‌های مدنی" و "ان جی او"‌ها در این سال‌ها گسترش بی‌سابقه‌ای در ترکیه داشته‌اند، می‌تواند بودجه‌ای باشد که برای این منظور از سوی اتحادیه اروپا در نظر گرفته شده است. اما این گونه نهادسازی‌ها فضایی را برای مردم ایجاد می‌کند که آنان نیز بتوانند تشکل‌های خود را ایجاد و از منافع خود دفاع کنند یا تشکل‌های زرد موجود را از آن خود کرده و در جهت منافع خود از آنها استفاده کنند.

دولت‌های غربی با طرح گفتمان مدنی و نهادسازی در کشور ترکیه اهدافی را دنبال می‌کردند: اولا اگر کشور ترکیه یک جامعه ناسیونالیستی و نظامی است احتمال شورش‌های اجتماعی مردم زیاد است و برای کنترل، مدیریت و پیشگیری از مبارزات انقلابی مردم، باید "گفتمان" و "نهادهای مدنی" را جایگزین "مبارزه" و "تشکل‌های انقلابی" کرد. این نهادسازی‌ها در اساس با کمک برخی دانشجویانی انجام می‌شد که بسیار پرمدعا و مدافع نوع زندگی لیبرال غربی بودند. تا سال 2013 بنیاد ایبرت و "جامعه باز" سوروس بیشترین کمک را در این زمینه کرده‌اند. این بنیادها در فاصله سال‌های 1995 تا 2012 برای مجموع 108 پروژه در این منطقه، مبلغ 1،657،000دلار هزینه کردند. (21) در این دوره تشکل‌های فمینیستی، تشکل‌هایی نیز با هویت مذهبی و قومی شکل گرفتند مانند "مسلمانان ضد سرمایه داری" که در تظاهرات اول ماه مه 2012 شرکت داشتند.

به این ترتیب ترکیه در مسیر رشد دموکراسی مورد نظر اتحادیه اروپا و امریکا قرار گرفت. طبق سنجش«خانه آزادی»رشد دمکراسی در ترکیه در دهه‌های اخیر افزایش قابل توجهی داشته است. لازم به ذکر است این "رشد دموکراسی" درست همزمان با چندین کودتای نظامی صورت گرفته است. این هم‌زمانی به خوبی مفهوم دموکراسی را از دید این نهاد روشن می‌کند. «خانه آزادی» که ظاهرا یک نهاد غیردولتی آمریکایی است برای تشخیص میزان دمکراتیک بودن و نبودن کشورهای مختلف جدولی دارد. (22)

(خانه آزادي اخيرا در رابطه با ايران، بنياد توانا، آموزشكده جامعه مدني ايران و چند نهاد ديگر مانند شوراي ملي ايرانيان را بوجود آورده است )

یکی دیگر از روش‌ها برای مدیریت اعتراضات اجتماعی، استفاده از " گفت وگوی اجتماعی" است. بعد از فروپاشی بلوک شرق دولت‌‌های سرمایه‌داری خواستند با آوردن بحث "گفتگوی اجتماعی" فشارهای سیاسی را بر خود کم کنند. سیاست گفت و گوی اجتماعی نتیجه روند تاریخی، سیاسی و فلسفی در اروپا است و ریشه در اندیشه سوسیال مسیحیت و سوسیال دموکراسی دارد. در این دوره می‌توان شاهد جایگزینی احزاب سیاسی با نهادهای غیردولتی بود. نهادهایی که سعی می‌کنند با گفتمان جدید همدیگر و دولت را قانع کنند و بر مردم تاثیر بگذارند تا به این ترتیب نقش احزاب سیاسی از بین برود. "همه با هم، با گفتمان بدون خشونت"!؟ در ایران نیز این بحث‌ها بعد از دولت خاتمی تحت عنوان "گفت وگوی تمدن‌ها" و به عنوان ابتکار شخصی ایشان شروع شد.

گفت و گوی اجتماعی به طور رسمی توسط دولت ترکیه با توجه به روند عضویت در اتحادیه اروپا پذیرفته شد. این سیاست در کشورهایی مثل ترکیه با پس زمینه‌های متفاوت، ممکن است همانند کشورهای شمال اروپا، اتریش، آلمان و بلژیک عمل نکند. چرا که در ترکیه تشکل‌های کارگری و کارفرمایی هر دو ضعیفند. برخی از تشکل‌های کارگری و کارفرمایی تلاش‌هایی در زمینه طرح‌های مشترک برای دفاع از منافع مشترک یا برای یافتن راه حل‌هایی برای اختلاف داشته‌اند. حال بماند که منافع مشترک تشکل‌های کارگری وکارفرمایی چه می‌تواند باشد؟!

در زیر مروری نه چندان کوتاه داریم به برخی از این تحقیقات و پژوهش‌ها که با هزینه‌ی بنیاد ایبرت انجام شده است تا مشخص شود که با چه ریزبینی جنبش کارگری ترکیه مورد پژوهش قرار گرفته و به چه نتایجی رسیده‌اند. در تحقیقی که در سال 2012 انجام شد آمده است که:

"اتحادیه‌های کارگری ترکیه از دو مشکل رنج می‌برند: اول، محدودیت‌های قانونی برای فعالیت اتحادیه‌ها در ترکیه، که بارها و بارها به عنوان تناقض کنوانسیون بین‌المللی حقوق کار، از آن انتقاد شده است. دوم، کارفرمایان برای تضعیف اتحادیه کارگری از روشهای مختلف از جمله ارعاب، آزار و اذیت و اخراج اعضای اتحادیه، استفاده می‌کنند که اغلب بدون مجازات می‌مانند. اصلاحات و پیشنهادپیش‌نویس قانون کار اخیر به خوبی نشان می‌دهد که چگونه آزادیهای دموکراتیک و تضمین حق سازماندهی برای تشکل‌های کارگری کاهش یافته است: اشتغال موقت به عنوان تهدیدی برای اتحادیه‌های کارگری یکی از مهم‌ترین چالش‌های سیاسی و اجتماعی است که در حال حاضر اتحادیه‌های کارگری ترکیه با آن مواجه‌اند...

استراتژی اشتغال ملی (NES) در ابتدا در سال 2010 راه اندازی در سال 2011 به عموم معرفی شد. NES سند استراتژیک به مثابه نقشه راهی برای دولت است تا به تدریج اصلاحات کارگری را در بخش خصوصی انجام دهد. با توجه به NES، حل مشکل بیکاری ناشی از سختی بازار کار، با افزایش انعطاف‌پذیری و جایگزینی اشکال موجود امکان‌پذیر است، امنیت شغلی با ایجاد فرصتی به منظور افزایش مهارت‌های حرفه‌ای افراد برای رقابت در بازار کار ایجاد می‌شود.

جایگزینی پرداخت مستقیم از کارفرما با یک صندوق ویژه، اعلام حداقل دستمزد منطقه‌ای، نهادینه کردن کار انعطاف پذیر، مانند کار پاره وقت، کار موقت، کار تلفنی یا دور کاری (به عنوان مثال از خانه) و تقویت آژانس‌های کاریابی خصوصی برای استخدام موقت کارگران از مهم‌ترین ارکان NES می‌باشد. دیسک آشکارا مخالف این بسته اصلاحات است. "ترک ایش" انتقادات خاص دارد. سیاست‌هایی که "هاک ایش" اتخاذ کرده کمتر با دیدگاه مقابله و رودررویی با این سیاست‌هاست. این اتحادیه بیشتر بر نیاز به یک فرایند مشاوره گسترده تاکید دارد. تقریبا تمام اتحادیه‌ها نسبت به موضوع مؤسسات خصوصی استخدامی دیدی منفی دارند.اگر چه ابهاماتی در این گفتمان و نقطه نظرات وجود دارد و در اقدامات بالقوه‌ی کنفدراسیون‌ها در مقابله با این سیاست‌ها، هیچ نشانه‌ای ازراه اندازی کمپین‌های استراتژیکی که بتوانند اعضای اتحادیه‌هارا بسیج کند و به مذاکره و لابی برای منافع اعضای خود بپردازد، وجود ندارد."

روشن است که لابی کردن و بده بستان های غیرشفاف در فرهنگ جنبش مستقل و مترقی طبقه‌ی کارگر جایی ندارد. اما سرمایه داری  برای مدیریت اعتراضات کارگری نیاز به ایجاد و تقویت چنین فرهنگی دارد.

همچنین خصوصی‌سازی خدمات عمومی و انعطاف‌پذیر کردن فضای کار، بخش کارکنان دولتی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. نوع استخدام بسیاری از کارکنان شرکت‌های دولتی به صورت قراردادی در آمده و تمام کارمندان جدید در بخش بهداشت و آموزش و پرورش نیز به همین گونه استخدام می‌شوند.

همراه با روند به اصطلاح رو به رشد جوامع، بیکاری، افزایش سطح اشتغال موقت و غیر رسمی، چالشی اساسی در جوامع ایجاد کرده است. اما متاسفانه حتی اگر اتحادیه‌های کارگری با چنین روندی مخالفت کرده باشند اما در اهداف آنها به طور کلی هیچ آلترناتیوی برای آن وجود ندارد.

برخی از اتحادیه‌های کارگری به طور خاص و جداگانه در این زمینه برنامه‌هایی دارند تا محدودیت را به فرصت‌هایی تبدیل کنند. به عنوان مثال، اتحادیه‌ی (Dev Saglik-Is) در بخش بهداشت و درمان، یک استراتژی به خوبی تعریف شده دارد برای سازماندهی کارگران بیمارستان‌های عمومی، در حالی که در بخش آموزش و پرورش افزایش استخدام قراردادی معلمان تنها سبب شده که تعداد اعضای (Türk Egitim-Senhas) افزایش یابد. اتحادیه (TÜMTIS) کارگران انبار را که هیچ بیمه اجتماعی ندارند و همچنین تعدادی از کارگرانی که به (cargo handling business.) واگذار شده‌اند را در تشکلی سازماندهی کرده است. و(NovamedوPetrol-Is) نیز جنبش زنان را به دفاع از حقوق زنان کارگر بسیج کرده است.

کارگران فلز کار(Birlesik Metal-Is) برنامه‌‌های آموزش برای پاسخ به نیازهای کارگران جوان در بخش فلزی ارائه می‌دهند..."

بنیاد ایبرت در این تحقیق میزان محبوبیت تشکل‌های کارگری را نیز مورد بررسی قرار داده است:

" هر چه پذیرش اجتماعی اتحادیه‌های کارگری پایین‌تر باشد، نفوذ سیاسی آنها محدودتر است." در این تحقیق بر مبنای یک نظرسنجی نوشته شده که پذیرش اجتماعی اتحادیه‌های کارگری کم است. یک نظرسنجی در مورد سطح اعتماد عمومی در بین سال‌های 2000 و 2004 این مساله را نشان می‌دهد که رتبه اتحادیه‌های کارگری در میان موسسات دیگر حداقل است... یک بررسی دیگر که میان کارگران اتحادیه و غیر اتحادیه در استانبول و کوکالی انجام شده نشان می‌دهد که 61.2 درصد از کارگران غیر اتحادیه‌ای و 40 درصد از کارگران اتحادیه‌ای با بیانیه‌هایی که اتحادیه‌های کارگری ِموسسات معتبر در ترکیه ارائه داده‌اند، اختلاف نظر داشتند. علاوه بر این، 67.5 درصد از افراد غیر اتحادیه‌ای و 55.7 درصد از کارگران اتحادیه باور دارند که اتحادیه‌های کارگری به اندازه کافی در زمینه حمایت از کارگران و افزایش حقوق کارگران تلاش نمی‌کنند."

و نتیجه می‌گیرد که:" این میزان بی‌اعتمادی نمی‌تواند تنها تصویر منفی‌ای باشد که دولت در جامعه ترویج داده است، دولتی که نسبت به فعالیت‌های اتحادیه‌ای دیدگاهی خصمانه دارد، بلکه به محیط غیردموکراتیک خود اتحادیه‌ها برمی‌گردد."

و در ادامه می‌نویسد که:"برخی اتحادیه‌ها رویکرد مسالمت‌جویانه‌ای نسبت به دولت دارند که بیشتر اتحادیه‌های دولتی هستند تا اتحادیه‌های کارگری. برخی نیز در مقابل سیاست‌های دولت موضع مخالف و رادیکالی می‌گیرند. در فاصله بین سال 1989 تا 1995 اتحادیه‌های کارگری بزرگ تظاهرات‌ها، راه پیمایی‌ها و حملاتی در پاسخ به سیاست‌های ضد کارگری انجام دادند که در سال 1993، به اوج خود رسید و در سال‌های بعد کاهش یافت. رهبری“ترک ایش”رویکرد مسالمت‌جویانه‌تر به دولت و اصلاحات قانون کار داشت و اتحادیه‌های کارگری از قبیل دیسک و “کَسک” در مقابل این سیاست‌ها موضع گرفته و آن را نقد کردند." (23)

از سال 2001 تا 2006 تعداد کارگران اعتصابی مرتبا کاهش یافت از ده هزار کارگر به دو هزار کارگر رسید. سال 2007 یک افزایش ناگهانی به 25هزار نفر و بعد به 5 هزار نفر در سال 2008 کاهش یافت. در سال 2009 اعتصاب گسترده‌ی کارگران توتون و تنباکوی تکل را شاهد بودیم. در این دوره اشغال کارخانه‌ها در اعتراض به خصوصی‌سازی‌ها افزایش یافت. به طور مثال در کارخانه‌های (SEKA-ALIAGAPETXIM) هر چند نتوانستند به خواسته‌هایشان دست یابند.

می‌توان تصورکرد چنین دقتی در تحلیل و ارزیابی چه دست‌آوردهایی را برای نهادهای سرمایه‌داری خواهد داشت؟ انواع جدید تشکل‌های کارگری غیر سیاسی، انواع سمینارها و کنفرانس‌ها برای نفوذ در جنبش کارگری مانند برگزاری کنفرانس لیبراستار در ترکیه، دوره‌های آموزشی خاص و...

به عنوان مثال در سال‌های اخیر نوع دیگری از تشکل‌سازی و نهادسازی در فضای مجازی صورت گرفته و رشد یافته است. از جمله می‌توان این نوع سازماندهی را در پلاتفرم معلمان استخدام نشده (atamasi yapilmayan ogretmenler platformu) دید. این تشکل به شکل اینترنتی سازماندهی شده و بیشتر گرایش به کمالیست‌ها دارند، اعتصاب غذا و راهپیمایی نیز داشته‌اند. این جنبش که در اعتراض به دستمزد ناعادلانه معلمان ترکیه که یک چهارم دستمزد دیگر معلمان در اروپا است شروع شد.(24)

بخشی از کارگران یقه سفید نیز با همین روش سازمان یافتند. معمولا این گونه تشکل‌ها خود را به صورت سازمان‌های غیر سیاسی تعریف می‌کنند و در بیانیه‌های خود از شعارهای انقلابی استفاده نمی‌کنند. این نوع تشکل‌ها و سازماندهی‌ها نیز می‌تواند از طریق همین بودجه‌ها بوجود آمده و حمایت شوند و در واقع بدیلی شوند برای تشکل‌های کارگری واقعی، رادیکال و انقلابی که فعالیت کارگری را جدا از سیاست نمی‌دانند.

دوره‌های آموزشی نیز با شرکت رهبران اتحادیه، کارکنان و در برخی موارد کاربران انجام می‌شود. سمینارها، کنفرانس‌ها و کارگاه‌های آموزشی در زمینه‌ی استراتژی‌های سازماندهی، ساز وکار گفت وگوی اجتماعی، ابزار همبستگی بین‌المللی، ابزار‌های جنسیتی خاص و اثرات کلان سیاست‌های اقتصادی در اتحادیه‌های کارگری و ...

کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری اروپا (ETUC) که وابسته به اتحادیه اروپا در این زمینه فعال بوده است. این نهاد پروژه‌ی سه ساله‌ای را (2008 - 2010) به نام "گفتگوی جامعه مدنی: گردهم‌آیی کارگران از ترکیه و اروپا از طریق یک فرهنگ مشترک" (25) را سازمان داد که طی آن بخش‌های متعددی از کارگران در همایش‌ها، سمینارها و جلسات آموزشی شرکت کردند. بعد از آن رویدادهایی که به "بهار عربی" معروف شد، لیبراستار نیز سمینار سالانه‌ی خود را که قرار بود در استرالیا برگزار شود، در ترکیه برگزار کرد.(26)

البته نباید از نظر دور داشت که در این سال‌ها ارتباط و همبستگی میان تشکل‌های کارفرمایی ترکیه با هم طبقه‌هایشان در سراسر جهان نیز بوده است که بررسی آن ازحوصله‌ی این مقاله خارج است.

در تحقیق دیگری که به درخواست بنیاد ایبرت انجام شده، شش راهکار ارائه می‌شود برای اینکه ارتباط اتحادیه‌های کارگری ترکیه و اتحادیه‌ی اروپا در چه سطوحی و چه گونه باید باشد. به این راهکارها دقت کنید:

1-         استخدام یک مشاور استراتژیک برای تحقیق برای افزایش بهتر درک از شرایط، توصیه می‌شود که اتحادیه‌ها کارمندان دو زبانه را با تخصص تحقیقات در شرکت‌های بزرگ استخدام کنند.

2-         پیاده‌سازی یک برنامه آموزشی جدید: تجربه اتحادیه‌های صنفی باید منتقل شود. افرادی که آموزش می‌بینند این آموزش‌ها را به همکاران خود منتقل کنند. این آموزش‌ها نه فقط در مورد اتحادیه‌ها و حقوق کار، بلکه در مورد مهارت‌های سازمانی، برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری استراتژیک، شناسایی مشکلات محل کار، شبکه‌های ارتباطی، مهارت‌های اعتماد به نفس و ابراز وجود و... باشد. از رهبران باتجربه باید به عنوان منابع انسانی برای آموزش کارگران جوان استفاده شود. این آموزش‌ها در مکان‌های مختلف، خانه، قهوه‌خانه، محل کار و هنگام رفت و آمد به محل کار می‌تواند انجام شود. فعالیت‌ها نه فقط در جهت عضوگیری، بلکه باید بیشتر در زمینه افزایش مشارکت کارگران در تمامی فعالیت‌ها باشد.

3-         با توجه به این که اتحادیه‌های بخش رسمی روز به روز کوچک‌تر می‌شوند باید تمرکز بر کارگران موقت و غیر رسمی باشد.

4-         بهره‌برداری از شبکه‌های بین‌المللی از جنبش جهانی کارگری: چند نمونه از همکاری‌های آموزشی در این زمینه عبارتند از: پژوهش برای کارگران شیشه (1993)، کارگران صنعتی فلزکار ترکیه (1995)، تحقیق مشخصات عضویت توسط اتحاد کارگران فلزکار (1995، 1999) و آموزش جوانان اتحاد کارگران فلزکار توسط بنیاد ایبرت در سال 1999. اتحادیه‌های کارگری باید در فعالیت شبکه‌های کارگری شرکت داشته باشند. شرکت منظم اعضایی که مسلط به زبان‌های خارجی هستند، در کنفرانس‌های بین‌المللی می‌تواند در این زمینه کمک کننده باشد.

5-         ساخت بخش‌های مختلف در اتحادیه که به مشارکت فزاینده‌ی اعضا منجر شود. مانند کمیته‌ی سازماندهی کارگران در سطوح محلی و ملی و منطقه ای، افزایش زنان و جوانان در رده‌های رهبری و هیات اجرای

6-         سازماندهی کمپین‌های مشترک. کنفدراسیون دیسک قبلا شوراهای هماهنگی برای کمپین را سازماندهی کرده است. صدها نفر از محل‌های کار در مناطق صنعتی در جلسات گوناگون شرکت می‌کنند که شامل طیف وسیعی از کارگران می‌شوند. (27)

همان گونه که می‌بینیم اینان در حقيقت برنامه‌اي مدون را براي اصلاح‌طلب شدن نيروي كار در دستور کار قرار می دهند تا از رزمندگي كارگران در برابر شرائط سخت خصوصي‌سازی و قراردادهاي موقت بكاهند. اتحاديه‌ها را به صورت نهادهاي بوروكراتيك توسعه دهند و كارگران را به اصطلاح درگير فعاليت‌هاي مدني بكنند تا از رادیکالیسم آنان در برابر نظام سرمايه‌داري جلوگيري كرده و آنها در يك حركت سيستماتيك به خصوصي‌سازی‌ها و قرار دادهاي موقت به عنوان اموري تغيیرناپذير تن دهند. به نظر آنان در چنين شرائطی بايد كارگران را درگير بوروكراسي و نهادبازي كرد تا مبادا به فكر بر هم زدن نظم موجود بيافتند و اين همان روي ديگر اين نهادسازي‌ها است.

اما بعد دیگر ارتباط تشکل‌های کارگری ترکیه با تشکل‌های دیگر کشورها. در بسیاری از تظاهرات‌ها و اعتصابات تشکل‌های کارگری دیگر کشورها حمایت عملی خود را از کارگران اعتصابی نشان داده‌اند به عنوان مثال یکی از بزرگترین نمونه‌های همبستگی در جریان اعتراضات کارگران تکل خود را نشان داد. اتحادیه‌های کارگری و سازمان‌های مترقی بسیاری در سرتاسر جهان به حمایت از کارگران تکل بر خاستند. یک هیات از «سندیکای سراسری آلمان» به ترکیه آمدند و کمک مالی کارگران "دایملر بنز " و اکسیون‌های حمایتی در برلین و شهرهای دیگر از نمونه‌های همبستگی بین‌المللی کارگران است.

نمونه‌ی دیگر در شرکت چندملیتی ایندتکس رخ داد. ایندتکس یکی از این شرکت‌های چندملیتی است که در زمینه تولید لباس فعال است و کارگران آن عضو اتحادیه بین‌المللی (IFA) هستند. فدراسیون بین‌المللی کارگران نساجی پوشاک و چرم کارگران (ITGLWF) توانست در 4 اکتبر 2007 موافقتنامه‌ای را در این زمینه با ایندتکس به امضا برساند و از این طریق IFAInditex ملزم شد که مسئولیت‌های خود را با توجه به مشکلات حقوق کارگران را در شرکت‌های زنجیره‌ای‌اش تامین کند. تهیه و ارائه برنامه‌های آموزشی برای کارکنان و مدیریت از جمله‌ی این موارد بود. پروژه آزمایشی این موافقتنامه توسط اتحادیه‌های کارگری اسپانیا در ترکیه برگزار شد.

کنفدراسیون دیسک،TEKSTILوDeri در برگزاری این دوره‌ی آموزشی همکاری داشتند. در این دوره‌های آموزشی که در سه مرحله انجام شد، کارگران با روش‌های چانه‌زنی جمعی و قراردادهای دسته‌جمعی و رسیدن به حقوق خود از این طریق آشنا ‌شدند.
 در مرحله اول هماهنگ‌کننده این پروژه، شرکت‌ها و شعبه‌های مورد نظر را انتخاب و از آنان برای این دوره‌ی آموزشی دعوت به عمل آورد. در مرحله دوم یک نماینده از اتحادیه‌های محلی و مسوول
CSA از Inditex با کارگران دیدار کرده و این پروژه به طور مستقیم به کارگران توضیح داده شد و از آنها خواسته شد که دو یا سه نفر برای پیوستن به این دوره‌ی آموزشی انتخاب کنند. در مرحله سوم نمایندگان کارگران از محل‌های کار متفاوت وهمین طور نماینده‌ای از اتحادیه‌ها و مدیریت این شرکت در برنامه‌های آموزشی شرکت کردند. این پروژه‌های آموزشی، توسط دو شرکت در چهار کارخانه در 25آوریل 2013، با  17 کارگر، چهار نماینده از دو اتحادیه‌های کارگری ترکیه و مدیریت برگزار شد. دوره‌ی آموزشی در دو گروه مدیران و کارگران برگزار شد، به منظور اجتناب از احساس فشار کارگران از سوی مدیران. موضوعات این دوره برای هر دو گروه مشابه بود و در آن موضوعات حقوق کار در ترکیه، کنوانسیون‌های سازمان بین‌المللی کار، IFA و بهره وری آموزش داده شد.

این دوره‌ها در راستای موافقتنامه بین‌المللی (IFAS) است. فدراسیون اتحادیه‌های کارگران شرکت‌های چندملیتی (gufs) در این راستا تشکیل شده است و با اقدامات هماهنگ توانسته برخی کارفرماهای محلی شعبات را در سایر کشورها مجبور کند مسئولیت خود را نسبت به حقوق کارگران تامین کنند. (28)

نگرانی اصلی اتحادیه‌های شرکت‌کننده در این طرح و اجرای چنین موافقت‌نامه‌ای این است که چگونه می‌توان شرایط را برای کارگران شرکت‌های چند‌ملیتی بهتر کرد. از سوی دیگر هدف اتحادیه‌های کارگری اسپانیا نیز حمایت از اتحادیه‌های کارگری ترکیه و اتحاد با کارگران سازمان نیافته در زنجیره شرکت‌های ایندیتکس در ترکیه بود و همچنین ایجاد شرایط مطلوب برای سازمان‌دهی بیشتر. نرخ کمتر تشکیل اتحادیه در کشورهای در حال توسعه و دستمزدهای پایین‌تر سبب می‌شود که بخش بزرگی از تولید در چنین شرکت‌هایی برون‌سپاری شود در نتیجه امینت شغلی کارگران کشورهای توسعه یافته نیز به خطر می‌افتد. این نوع همکاری‌ها می‌تواند منافع کارگران را در کشور مادر و کشورهای پیرامونی‌ای تامین کند که این شرکت‌های چند ملیتی در آن شعبه دارند و به این ترتیب کمپین‌های محلی به کمپین‌های فراملی و بین‌المللی تبدیل شود. تصور کنید که اگر کارگران ایران خودرو و پارس خودرو تشکل‌های خود را داشتند و می‌توانستند از این قوانین استفاده کنند و حمایت کارگران پژو و رنو و... را در سایر نقاط دنیا در اعتصاب اخیر خود را داشتند به چه دست‌آوردهای بزرگی می‌‌رسیدند. البته برای استفاده از چنین راهکارهایی پیش زمینه‌هایی لازم است که در مقطع کنونی در ایران وجود ندارد که مهم‌ترین آن یک تشکل قوی کارگری مستقل است.

ایندیتکس یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های نساجی جهان است. شرکت دارای بیش از6000 فروشگاه در82کشور جهان است. در کارخانه‌های ایندیتکس در40 کشور تقریبا 1میلیون کارگرکار می‌کنند. چین، بنگلادش، ترکیه، و مراکش، از کشورهای مهم در تولیدبرای ایندیتکس هستند.

ITGLWF اتحادیه‌های جهانی کارگران صنعتی است که از ادغام فدراسیون بین‌المللی کارگران فلزکارو فدراسیون بین‌المللی کارگران انرژی شیمیایی و فدراسیون کارگران معدن(ICEM) در ماه ژوئن 2012تشکیل شد. ایندیتکسIFA نیز به این نهاد پیوسته است. (29)

بخش دیگری از ارتباط اتحادیه‌های ترکیه با اتحادیه‌های جهانی و داخلی گرفتن کمک‌های، حقوقی و مالی برای کارگران اعتصابی است.

هنگامی که کارگران UPS در ترکیه تصمیم به پیوستن به TUMTIS اتحادیه حمل و نقل جاده ترکیه گرفتند، به کارگران این شرکت با موجی از ارعاب و اخراج پاسخ داده شد. و با در نظر گرفتن روش‌های پیش‌بینی شده در قانون ترکیه 160 کارگر اخراج شدند. در ماه ژوئیه، وقتی که مدیران یکی از پیمانکاران زیر مجموعه در ازمیر سعی کردند کارگران را با تهدید به اخراج مجبور به استعفا از عضویت در اتحادیه نمایند درگیری‌ها تشدید شد.  به این ترتیب بود که‌ای تی اف وارد ماجرا شد و در جلساتی سعی در تحت قشار قرار دادن کارفرما کرد. اما کارفرما فقط موافق بازگشت به کار یک اقلیت کوچک از 160 نفر از کارگران بود. اما هدف اتحادیه بازگشت به کار همه 160 کارگر و اعاده حیثیت از آنان است.

کنان اوزتورک رییس اتحادیه حمل ونقل جاده‌ای ترکیه در مصاحبه با ‌ای تی یوسی در مورد وضعیت زندگی این 160 کارگر در طی شش ماهی که از اخراجشان گذشته می‌گوید:"  کمک‌های مالی از WTF و ITF دریافت کرده‌اند. خود اتحادیه نیز بخشی از بودجه خود را صرف این مساله کرده است و به این ترتیب توانسته، هر ماه 500 لیره ترکیه (حدود 250 یورو) به هر کارگر بدهد. علاوه بر این ما هر روز حمل و نقل و غذا به کارگران اعتصابی ارائه می‌کنیم. کنفدراسیون “ترک ایش” و همچنین برخی دیگر از اتحادیه‌های داخلی نیز کمک‌های مالی کرده‌اند."

رییس اتحادیه حمل‌ونقل جاده‌ای ترکیه به این نکته نیز اشاره کرده است که حمایت‌ها فقط در سطح کمک مالی نبوده و روسای این اتحادیه‌ها چندین بار به ترکیه سفر کرده و با کارگران اعتصابی دیدن کرده‌اند. همچنین نمایندگان اتحادیه‌های کارگری کنفدراسیون ملی کار، “ترک ایش”، دیسک و “کَسک”، نیز از کارگران اعتصابی حمایت کرده و به تظاهرات آنان پیوستند .

همکاری مشابه‌ای در اعتصاب کارگران شرکت حمل و نقل Horoz Cargo در آنکارا نیز به وقوع پیوست. "شرکت‌های چندملیتی فعال در ترکیه با استفاده از قوانین ضددموکراتیک کشورها، اتحادیه‌های کارگری را سرکوب و حقوق اتحادیه‌ای کارگران را نادیده می‌گیرند. وقتی کارگران شروع به سازماندهی می‌کنند به اتهامات جنایی اخراج می‌شوند. حتا در مورد کارگران شرکت حمل و نقل Horoz Cargo ، پلیس و کارفرما در طراحی اتهامات بی‌اساس علیه رهبران اتحادیه همکاری داشتند. ولی در واقع اتهام اصلی آنان تشکیل اتحادیه است. دادگاه یکی از هفت رهبر اتحادیه Horoz در حال انجام است و ممکن است وی با حکم 36 سال زندان مواجه شود. دادگاه بعدی در 12 اکتبر است. دادستان ادعا می‌کند که او کارگران را مجبور می‌کرده به اتحادیه‌ها بپیوندند تا بر کارفرما فشار وارد آورند. اما تا کنون حتی یک کارگر هم در این رابطه شکایتی نکرده است...

یک مورد از همبستگی بین‌المللی که موفقیت‌آمیز بوده در مورد بازگشت به کار کارگران بارانداز در بندر مرسین بود. کارفرماها کارگران را مجبور به استعفا از اتحادیه می‌کردند که در نهایت به اخراج 200 نفر از کارگرانی انجامید که اعضای اتحادیه بودند. کارگران بسیاری در این مبارزه شرکت کردند و مقاومت آنها چهار ماه به طول انجامید. نمایندگان فدراسیون جهانی ITF در مرسین از کارگران اعتصابی بازدید کردند و در نهایت با پایداری کارگران اعتصابی و حمایت سایر اتحادیه‌ها و ITF همه کارگران ابقاء شدند و توافق جمعی با شرکت بین‌المللی امضا شد..."

رییس اتحادیه حمل ونقل جاده‌ای ترکیه معتقد است از آنجا که شرکت‌های چندملیتی بر همه بخش‌های اقتصاد جهانی تسلط دارند، موفقیت اتحادیه‌های کارگری در شرکت‌های چند ملیتی وابسته به همکاری‌های بین‌المللی و همبستگی جهانی کارگران است.

وی استراتژی اتحادیه‌شان را تقویت وحدت بین اتحادیه‌ها عنوان می‌کند و معتقد است که کارگران به این درک رسیده‌اند که میهن‌شان کل جهان است و همه کارگران منافع مشترکی دارند و معتقد است که یک جنبش رادیکال‌تر از اتحادیه‌های کارگری ترکیه در آینده نزدیک ظهور خواهد کرد." (30)

"دو لبه‌ی شمشیر" در نمونه‌های بالا نشان داده شد. اینکه تشکل‌های کارگری ترکیه و سایر کشورها چگونه از این شمشیر به نفع خود استفاده کنند به هوشیاری، آگاهی طبقاتی و پشتوانه‌ی توده‌ای‌شان برمی‌گردد.

 

17- http://revolution-news.com/turkey-bans-glass-workers-strike-citing-public-health-national-sec/

18- چشم انداز جنبش کارگری از فریدریش ایبرت //

بنیاد فریدریش ایبرت / بخش بین‌المللی گفتگو/ ترویج گفتمان با شرکای خود در اروپا، ترکیه، ایالات متحده، کانادا، و ژاپن هدف ما از پرداختن به مسائل کلیدی از اروپا و سیاست‌های بین‌المللی، اقتصاد و جامعه این استکه توصیه‌های توسعه برای سیاست‌ها و سناریوهای از دیدگاه سوسیال دموکراسی مورد بررسی قرار گیرد.

19--http://www.turkeyfi- nancial.co

-http://asbarez.com/43351/armenian-kurds-not-discriminated/

20- فعالان کرد ترکیه توانسته اند به پارلمان اتحادیۀ اروپا نیز نماینده بفرستند. فلکناس اوجا سیاستمدار زن ایزدی متمایل به حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) و عضو حزب سوسیالیسم دموکراتیک آلمان، در پارلمان اروپا با تکیه بر کشتار ارامنه و کردها به مسالۀ ترکیه می‌پرداخت.

21-://soros.kg/en/archives/14673

22- لیلا دانش، خاورمیانه و مدل ترکیه، سامان نو، نشریه پژوهش‌های سوسیالیستی،-اکتبر2012

23- چشم انداز جنبش کارگری از فریدریش ایبرت / http://www.fes.de/gewerkschaften/publist-europa.php

24-   http://www.todayszaman.com/national_suffering-of-teachers-mars-teachers-day-celebrations_365250.html

25- Civil Society Dialogue: Bringing Together Workers from Turkey and the Euro-
pean Union through a Shared Culture

26- مراجعه شود به لیبراستار گزارشی از این کنفرانس

27-http://www.academia.edu/1378433/An_Analysis_of_the_Positions_of_Turkish_Trade_Union_Confederations_Towards_Social_Dialogue

28- سایت دیسک / http://disktekstil.org/english

29- ستون جهانی کارگر شماره 159، ستون جهانی کارسایتی است که در زمینه آموزش حقوق کار فعالیت می‌کند و برنامه‌های آموزشی برای کارگران عضو اتحادیه‌ها برگزار می‌کند. آنان هدف خود را کمک به اتحادیه ‌های کارگری برای یافتن پاسخی به چالش‌های جهانی سازی عنوان می‌کند.

http://column.global-labour-university.org/2013/12/emre-eren-korkmaz-introduction.html#more

http://disktekstil.org/english

30- http://www.ituc-csi.org/spotlight-interview-with-kenan?lang=en

 

 

ضمیمه 1

کنفرانس لیبر استارت - ترکیه- استانبول 18 تا 23 نوامبر 2011


بنا به گزارش سایت "لیبر استارت"، دومین کنفرانس سالانه این نهاد، در ترکیه برگزار شد.

برنامه‌های کنفرانس، به سه زبان ترکی، انگلیسی و عربی به طور همزمان اجرا شد. در این کنفرانس، به طور عمده از اتحادیه‌های کارگری کشورهای منطقه دعوت به عمل آمده است. اتحادیه‌هایی از کشورهای عراق، اردن، بحرین، مصر، تونس، یمن، مراکش، روسیه، قزاقستان، الجزایر، پاکستان، افریقای جنوبی، کنیا، ترکیه و امریکا شرکت داشتند.

در این کنفرانس، در مجموع 21 پنل یا کارگاه با موضوعات مختلف برگزار شد که اهم این جلسات بدین قرار بود: - سه کارگاه با عنوان بهار عربی با حضور اتحادیه‌های مصر، اردن، مراکش، عراق و ...

- سه جلسه در مورد ساخت اتحادیه‌های دموکراتیک در عراق و سازمان‌های کارگری آلترناتیو و راه‌های جدید برای سازماندهی کارگران عرب

- پنلی با عنوان اسرائیل- فلسطین

- راه‌های جدید برای سازماندهی کارگران عرب

- جلساتی در مورد کارگران مهاجر، کارهای سخت و پرخطر، رسانه‌های اجتماعی، اینترنت، امنیت شغلی، سازمان‌های کارگری آلترناتیو و...

طبق اعلام عمومی لیبر استارت، مدیریت تقریبا یک سوم از این کارگاه‌ها را "سولیداریته سنتر" بر عهده داشت. "سولیداریته سنتر" مرکزی وابسته به وزارت امور خارجه امریکاست که وظیفه‌اش، پیشبرد سیاست‌های دولت امریکا در میان اتحادیه‌های کارگری در سراسر جهان است. منافع بیشمار و جنگ افروزی‌های امریکا در منطقه، در مورد علت حضور پر رنگ این نهاد "کارگری" دولت امریکا، جای هیچ سوال و پرسشی باقی نمی‌گذارد. عنوان پنل‌هایی که مدیریت آن به عهده سولیداریته سنتر است هم، جالب توجه بود:

بحرین؛ حمله به حقوق کارگران،  بهار عربی و اتحادیه‌های عربی مصر، اردن،‌مراکش و عراق، بهار عربی، اتحادیه‌های کارگری، تونس، الجزایر، مراکش و پنلی هم با عنوان مبارزه برای اصلاح قانون کار در کشورهای ترکیه، عراق، مصر و امریکا.

 

لیبراستارت سرویس خبری آنلاین براي انتشار اخبار جنبش بین المللی کارگری است که در مارس 1998 تاسیس شده است. اخبار لیبر استارت، ازطریق وب سایت آن منتشر واز سوی بیش از 730 وب سایت علاقمند مسائل کارگری در سراسر دنیا استفاده می‌شود. لیبراستارت خبرگزاری‌هایی برای کشورها، مناطق خاص و بعضی ایالت‌های امریکا و همه ایالت‌های کانادا دارد. خبرگزاری‌های ویژه‌ای نیز برای مخابره اخبار کمپین‌های آنلاین، اخبارزنان کارگر و ایمنی و بهداشت دراختیار دارد.

شبکه‌ای متشکل از900 خبرنگار داوطلب لینک‌های خبری آن را جمع‌آوری می‌کنند.شبکه خبری به 27 زبان:انگلیسی، اسپانیایی، اسپرانتو، فرانسه، ایتالیایی، دانمارکی، هلندی، نروژی، پرتقالی، فنلاندی،سوئدی، ترکی، اندونزیایی، لهستانی، چینی، روسی، عربی، یونانی، گرجی، صربی، تامیل، بلغاری، یهودی، چکسلواکی، كربول وفارسی....

علاوه بر این ، لیبراستارت مجموعه‌ای ازتصاویر ویدئویی مربوط به اخبار کارگری را به صورت آنلاین،عکس هفته، مسابقه سالانه عکس کارگری به نمایش می‌گذارد. (ازطریق تلویزیون لیبراستارت)وهمه ساله یک کنفرانس همبستگی جهانی سالانه برگزار می‌نماید. اين كنفرانس‌هاي سالانه تا سال 2010 به صورت خصوصي وغير علني برگزار مي‌شد واز آن سال به بعد به صورت عمومي برگزار شده است. (سال 2009 در واشنگتن، سال 2010 در کانادا و2011 در ترکیه) (1)

لیبراستارت در مارس سال 1998 به عنوان قسمتی از وب سایت اریک لی شروع به كار كرد که در سال 1996 برای به روز کردن کتابش "جنبش کارگری و اینترنت: بین‌الملل جدید " تاسیس شده بود. از سال 1998 ، اریک لی به لندن نقل مکان کرد و از آن زمان تا به حال وب سایت در بریتانیا مستقر می‌باشد.

از سال 1998تا 2002 پروژه‌اي موسوم به "کارگر وجامعه بین الملل" (LSI )، مشترك با یک سازمان غیر دولتی که مستقر در لندن بود، را آغاز كرد كه به وسیله Stirling Smith ،Arthur LipowوDavid Clement سرپرستی می‌شد. در پایان سال 2002 ،LSI اساسا کار خودش را متوقف کرد و لیبراستارت به وب‌سایتي کاملا مستقل تبدیل شد. لیبراستارت مدعی است منابع مالی‌اش کمک و یاری و هدایایی است که از اشخاص و خرید‌های آنلاین فروش کتاب و اسپانسرهای موسسه‌های اتحادیه‌ها و کمپین‌ها، به دست می‌آورد. (3)

مطالعه بخشي از سخنرانی اریک لی در دومین کنفرانس استانبول گوياي بسياري مطالب است :

"عصر همگی بخیر. به دومین کنفرانس سالیانه اتحاد بین‌المللی لیبراستارت خوش آمدید،اسم من اریک لی است وسردبیر لیبر استارت هستم. در شروع دوست دارم از دوستانمان در ترکیه تشکر کنم بخاطر کار حیرت‌آور آنان برای سازماندهی این کنفرانس، تشکر ویژه می‌کنم از Gokhan ومردم TAREM و دیگر کسانی که در سازماندهی کمیته کمک کردند، از نفت- ایش برای اجازه استفاده از این ساختمان شگفت انگیز، Eyup Ozer وMolly Mcgroth کسانی که خستگی ناپذیر هفته‌ها روی این کنفرانس کارکردند.

همچنین مایلم تشکر کنم از ITUC برای حمایتش و Sharan Burrow ، کسی که نتوانست اینجا باشد، اما یک پیام خیلی مهم ویدئویی برای ما فرستاد به همراه خوشامد ویژه به چهار فدراسیون (ICEM,IMF,ITF,IUF)که در اين آخر هفته را با ماهستند.

و سپاس مان را از سولیداریتی سنتر ابراز می‌كنم که نقش بسیار حیاتی در برگزاری این کنفرانس و همچنین در متقاعد کردن نمایندگان جدید اتحادیه‌های مستقل دنیای عرب به استانبول داشتند..."

وچند روز بعد طی سخنانی اعلام می‌كرد:

"...هفته گذشته، کنفرانس اتحاد جهانی لیبراستارت در استانبول نشان‌دهنده یک اتفاق فوق‌العاده بود. فعالان اتحادیه‌های جدید مستقل کشورهای " بهار عربی " با همکارانشان از اتحادیه‌های تاسیس شده در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ملاقات کردند.

به رغم این گونه ريسك‌هايي که پيش‌بيني مي‌شد و اتفاق افتاد، تصمیم گرفته شد که کنفرانس در استانبول برگزار شود. همه اتحادیه‌های عمده ترکیه حمایت کردند و یک کمیته فراگیر سازماندهی تشکیل دادند.

اما، اولین نشانه زمانی مشاهده شد که چند نفر از نمایندگان شمال آفریقا، در حین سخنرانی من و نام بردن از اسرائیل، جلسه را به اعتراض ترک کردند. اين حركت به شدت اشتباه بود.

اولين وركشاپ (Workshop) کنفرانس با عنوان " لیبراستارت چیست؟" بهم خورد و منشا آن در ابتدا مداخله یکی از اعضا اتحادیه فلسطینی بود که می‌خواست در مورد مقاله 2006 من بحث کند كه در مورد حمایت حق دفاع اسرائیل از خود بود...کمپین بایکوت کشور یهودی نیز بود که اعلام کرد: اگر سخنران اسرائیلی عضو Histadrut (General Federation of Labour in Israel) باشد جلسه را ترك خواهند كرد. من سعي كردم جلسه را كوتاه كنم و به اين ترتيب از خراب شدن آن جلوگیری کردم. من به آنها گفتم وقتی من هم در اسرائیل زندگی می‌کردم، عضو Histadrut بودم و به اعضاي آن براي آمدن به اینجا (کنفرانس) خوش مي گويم.

آنان با جنجال به پاكردن، ترک اتاق وبهم کوبیدن در، بحث را خراب کردند ، حتی یک عرب هم اتاق را ترک کرد و گفت وگوي بسيار مفیدي متوقف شد.

زمانی که ما در باره جنبش اشغال وال استریت، اعتراضات اجتماعی در اسرائیل و شورش‌های طولانی 62 روزه کردستان عراق گفتگو می‌کردیم ، منزجران از اسرائیل مشغول چسباندن دست‌نوشته‌هایی در تمام ساختمان بودند و می‌گفتند Histadrut صهیونیست نژادپرست خوش نیامدی. مخصوصا اين فعاليت‌ها علیه فعالین معروف اسرائیل و همچنین علیه من هم بود. زمان كه تعدادی از یهودیان شرکت‌کننده سعی کردند یکی از آن نوشته‌ها را بکنند و پاره کنند، شرايط سختی ايجاد شد، اما از خشونت جلوگیری شد... یک روز بعد از پایان کنفرانس، نمایندگان عرب از فلسطین، اردن، عراق، بحرین و افریقای شمالی با لیبراستارت و(AFL-CIO)ی سولیداریتی سنتر برای یک بخش خیلی ثمر بخش با هم جلسه داشتند.

نهایتا ، کنفرانس موفقي بود. یک کمک وهمکاری واقعی برای ايجاد یک شبکه جدید همبستگی جهانی برای اتحادیه‌های کار بود .فعالان ضد اسرائیلی نمی‌توانستند بی‌تاثیر باشند. تنها هدف آنها رساندن پیغام تنفر و عدم استقبال از اسرائیلی‌ها بود.

 

اريك لي يكي از مخالفان سرسخت کمپین "تحریم، بایکوت وعدم سرمایه‌گذاری اسرائيل" است. وی اعمال اسرائیل را، حق طبیعی‌اش برای دفاع از کشور اسرائیل می‌داند و به هیچ وجه مسأله اشغال فلسطین را مطرح نمی‌کند .

منابع:

 

http://www.labourstart.org/2011/?page_id=73

These are NGOs that have co-sponsored online ActNOW campaigns with LabourStart in recent years:

http://www.solidaritycenter.org/content.asp?contentid=647


نكاتي پيرامون هوشياري جنبش كارگري / شهناز نيكوروان/ کانون مدافعان حقوق کارگر